مشروعیت اجمالاً به معنای حق حاکمیت و مجوز حکمرانی است. در این نوشتار ضمن بررسی تعریف مشروعیت به مبانی آن به طور مشروح پرداخته شده و تمایز آن با دیدگاه اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. در مسأله مشروعیت به طور کلی چهار نظر عمده وجود دارد: الف: نظریهی اخلاقی که منشاء الزامات سیاسی را ارزشهای اخلاقی میداند. این تفکر از سوی افلاطون ارائه گردیده است. ب: نظریهی دوم که به مشروعیت زور و قدرت اعتقاد دارد، هم در میان اندیشمندان غرب مانند ماکیاولی و توماس هابز و هم در میان مسلمانان از اهل سنت همچون غزالی و شافعی طرفدارانی دارد. ج: دیدگاه سوم که از سوی فیلسوفان مغرب زمین نظیر جان لاک و روسو ارائه شده است، مشروعیت نظام سیاسی را خواست و رأی اکثریت شهروندان یک کشور میدانند و امروزه نیز تحت عنوان نظام لیبرال دمکراسی دیدگاه مشهور جهان غرب میباشد. د: و نهایتاً به مشروعیت الهی از دیدگاه تشیع و از منظر امام خمینی(ره) اشاره میشود، که حق حکومت و الزام سیاسی را اوّلاً و با لذّات در شأن خداوند میداند و ثانیاً و بالعرض به اولیاء و اوصیاء الهی تعلق میگیرد. در پایان به عنوان نتیجهگیری مقایسهای هر چند کوتاه ولی مؤثّر میان نظریه الهی و سایر دیدگاهها صورت میپذیرد.