مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
بررسی تطبیقی تحلیل «خلق افعال عباد» در کلام ماتریدیه و دیوبندیه
5
23
FA
مهدی
فرمانیان
دانشیار گروه مذاهب کلامی دانشگاه ادیان و مذاهب
m.farmanian@chmail.ir
محمد
الله نیا سماکوش
استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
ghebte@mailfa.org
10.22034/ra.2018.29935
<strong>دیوبندیه مکتبی است که از درون مذهب کلامی ماتریدیه برخاسته و ادعای پیروی از کلام ماتریدیه، مهم</strong><strong></strong><strong>ترین شاخصه کلامی دیوبندیه است؛ اما این مدعا در تطبیق مباحث کلامی دچار تزلزل</strong><strong></strong><strong>هایی شده است. تطبیق آرای این دو مکتب در تحلیل مبحث کلامی «خلق افعال عباد» نشان می</strong><strong></strong><strong>دهد که دیوبندیه در برخی مسائل، دیدگاه متفاوتی اختیار کرده است، که این مغایرت</strong><strong></strong><strong>ها به مبنای دیوبندیان در مخالفت با هر معنای دارای شائبه شرک و بدعت باز می</strong><strong></strong><strong>گردد. در پاسخ به پرسش از میزان تحول دیوبندیه در موضوع تحقیق، این نتیجه حاصل شد که دیوبندیان همچون ماتریدی</strong><strong></strong><strong>ها، به تفکیک «خلق» و «کسب» در تحلیل «افعال بندگان» قائل</strong><strong></strong><strong>اند؛ اما در نوع دیدگاه در باب «کسب» متفاوت میاندیشند. ماتریدیان به انتساب حقیقی افعال به دو قادر قائل</strong><strong></strong><strong>اند، اما دیوبندی</strong><strong></strong><strong>ها ضمن تأکید بر فاعلیت مطلق خداوند، از اطلاق فاعلیت بر بندگان پرهیز دارند و تأثیرگذاری بندگان را فقط به عنوان سبب ظاهری می</strong><strong></strong><strong>پذیرند.</strong>
افعال عباد,دیوبندیه,ماتریدیه,کسب,سببیت
https://raj.smc.ac.ir/article_29935.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29935_b35db7c44fcd090400f57d8e2e0e1f84.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
تفاوت ماهوی انسان ها در اندیشه فخر رازی
25
37
FA
محمدتقی
سهرابی فر
استادیار گروه کلام اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
misif80@yahoo.com
10.22034/ra.2018.29945
<strong>فخر رازی در آثار خود بر تباین ماهوی انسان</strong><strong></strong><strong>ها تصریح کرده است. نگارنده در آثار فخر رازی تعریف مشخصی از «ماهیت» نیافت، اما این نکته در آثار او هست که ماهیت امری است که تغییر و تبدیلِ آن ممکن نیست. در نتیجه تصریح به تباین ماهوی انسان</strong><strong></strong><strong>ها، به این معنا خواهد بود که هر فرد از انسان ماهیتی تبدیل</strong><strong></strong><strong>ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان</strong><strong></strong><strong>ها دارد. بدیهی است که این باور همه دانش</strong><strong></strong><strong>هایی را که به نوعی به انسان مربوط می</strong><strong></strong><strong>شود تحت تأثیر قرار می</strong><strong></strong><strong>دهد. برای دست</strong><strong></strong><strong>اندرکارانِ علوم تربیتی، اخلاقی، حقوق، فقه و ... بسیار اهمیت دارد که بدانند آیا با انسان</strong><strong></strong><strong>هایی یکسان سروکار دارند یا با مجموعه</strong><strong></strong><strong>ای از انسان</strong><strong></strong><strong>هایی که هر کدام ماهیتی علی</strong><strong></strong><strong>حده و مجزا دارند. در این مقاله با استقصای آثار فخر رازی، ادله و شواهد وی را بر تباین ماهوی انسان</strong><strong></strong><strong>ها، در دو بخش ادله غیرنقلی و ادله نقلی، عرضه می</strong><strong></strong><strong>کنیم.</strong>
فخر رازی,تفاوت ماهوی,انسان
https://raj.smc.ac.ir/article_29945.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29945_a92cda9e379b62822c0e0cf05cfde85c.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
الهام بخشی نظریه فطرت در نقد دیدگاه عامه درباره کتابت حدیث در عهد رسول اکرم (ص)
39
56
FA
کریم
عبدالملکی
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشکده اصول دین و مربی مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
k.abdolmaleki57@gmail.com
مهدی
جلالوند
0000-0002-6209-2743
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران و مربی مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
jalalvand61@gmail.com
سلمان
قاسم نیا
دانشجوی دکتری مذاهب کلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی
sgns1349@chmail.ir
10.22034/ra.2018.29946
<strong>نظریه فطرت افزون بر مسائل اعتقادی، در حل مسائل دیگر، از جمله مسائل تاریخی نیز میتواند الهامبخش باشد. یکی از اینگونه مسائل مسئله اختلاف در چگونگی نگارش حدیث بین علمای اهل سنت و عالمان شیعه است. بیشتر علمای اهل سنت بر مبنای برخی روایات منقول و نیز بعضی ادله عقلی، معتقدند تدوین و نگارش حدیث تا پایان قرن اول هجری انجام نشده است. از طرفی نقدهایی نیز بر پایه استدلالهای عقلی و دلایل نقلی، از طرف اندیشمندان شیعه بر این باور وارد شده است. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی سعی دارد ضرورت تدوین و نگارش حدیث در زمان رسول اکرم (ص) را با استفاده از ویژگیهای ذاتی نوع انسان اثبات کند. ویژگی حقیقتجویی و کمال</strong><strong>طلبی انسان، دلایلی بر ضرورت ارتباط با نبی و به تبع آن، دلایلی بر ضرورت تدوین حدیث هستند؛ اگرچه ویژگی نسیان انسان این ضرورت را دوچندان می</strong><strong>کند.</strong>
کتابت حدیث,کمال طلبی,حقیقت جویی,نسیان
https://raj.smc.ac.ir/article_29946.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29946_8cbb4976b1c91d2cd9419e2b11df194a.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
نقش آفرینی طنز در سبک زندگی اسلامی از منظر شریعت
57
83
FA
زین العابدین
نجفی
استادیار فقه و اصول مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
abedin414@yahoo.com
10.22034/ra.2018.29947
<strong>طنز از مهم</strong><strong></strong><strong>ترین و مؤثرترین قالب</strong><strong></strong><strong>های هنری است که می</strong><strong></strong><strong>تواند به</strong><strong></strong><strong>راحتی در احساسات و عواطف مخاطب تأثیر بگذارد و پیام خود را غیرمستقیم در عمق جان وی بنشاند ولی درباره جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی اختلاف نظر به چشم می</strong><strong></strong><strong>خورد. برخی بر آنند که طنز خلاف واقع است و موجب توهین و تنقیص افراد می</strong><strong></strong><strong>شود. در نتیجه جایگاه چندانی در سبک زندگی اسلامی ندارد. از طرفی عامه مردم غالباً طنز را با مطربی و دلقکی یکسان می</strong><strong></strong><strong>پندارند. این نوشتار با بررسی سخنان اصحاب دانش و ادب و دیدگاه شریعت اسلام به این نتیجه رسیده است که طنز اصیل با شرایط مد نظر در چارچوب شریعت، مطلوب است و در عرصه</strong><strong></strong><strong>های گوناگون سبک زندگی اسلامی، از جمله تفریح و نشاط جامعه، نظارت بر مسئولان، تهذیب نفس، امر به معروف و نهی از منکر و آموزش، جایگاه شایسته</strong><strong></strong><strong>ای دارد.</strong>
طنز,طنز در شریعت,سبک زندگی اسلامی
https://raj.smc.ac.ir/article_29947.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29947_70258dc94b44fe6d01f1e1391d9a328f.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
تأملاتی در آثار ملاصدرا درباره سعادت قصوی (با رویکرد قرآنی)
85
104
FA
محسن
ایزدی
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه قم
mohseneizadi@yahoo.com
10.22034/ra.2018.29948
<strong>بسیاری از فلاسفه، تکامل عقل نظری و ارتقای آن به مرتبه عقل مستفاد را سعادت قصوای انسان دانستهاند. ملاصدرا نیز در برخی آثارش همین دیدگاه را ابراز کرده است. برخلاف فلسفههای پیشین که به دلیل فقدان برخی اصول فلسفی، توانایی به دست دادن تبیینی معقول و مستدل از وصول نفس به عقل مستفاد را ندارند، فلسفه وی بهخوبی از عهده چنین تبیینی برمیآید. وصول نفس به مقام فنای فی الله، که مرتبهای بالاتر از وصول آن به عقل مستفاد است، بخشی از مطالب ملاصدرا را به خود اختصاص داده است. اگر با رویکردی قرآنی، آثار ملاصدرا در مسئله سعادت قصوی را بازخوانی کنیم از جهاتی در خور تأمل است. از جمله: به دست ندادن تبیینی منسجم از طریق توجه به کارکرد همه ابعاد فطری انسان، تأکید بسیاری از مباحث بر وقوع سعادت قصوی (فنای فی الله) در دنیا، تحقیر سعادتی که اکثر انسانها به آن نائل خواهند شد (بهشت و نعمات جسمانی)، فروکاستن جایگاه عقل عملی.</strong>
سعادت قصوی,عقل نظری,عقل مستفاد,فناء فی الله,جنت,ملاصدرا
https://raj.smc.ac.ir/article_29948.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29948_4572d624876672349d9c4a58d3e371e3.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
حقیقت نفس در اندیشه امامیه از مدرسه کلامی بغداد تا علامه طباطبایی
105
126
FA
حسین
حجت خواه
0000-0001-8521-7054
استادیار دانشگاه تهران
hojjatkhah90@ut.ac.ir
سعید
سناییمهر
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام دانشگاه ادیان و مذاهب قم
khademi90@ut.ac.ir
10.22034/ra.2018.29949
<strong>حقیقت نفس، روح و بدن و رابطه آنها با یکدیگر، از مسائلی است که تأثیر اساسی در آموزه معاد و سرنوشت اخروی انسان دارد. برخی متکلمان، حقیقت انسان را جوهر مجرد متعلق به بدن شمرده</strong><strong></strong><strong>اند، برخی بر آنند که نفس، همین پیکر محسوس و مشهود است که روح در منافذ آن حلول کرده است و گروهی نیز حقیقت انسان را اجزایی اصلی در بدن می</strong><strong></strong><strong>دانند که پایا و دگرگون</strong><strong></strong><strong>ناپذیر است. شیخ مفید ضمن پذیرش دیدگاه اول، حقیقت انسان را جوهر بسیط و غیرمادی قائم به خود می</strong><strong></strong><strong>داند؛ اما شاگرد او سید مرتضی با پذیرش رویکرد دوم و اعتقاد به یگانگی نفس و بدن، انسان زنده و مکلف را مجموع این شخص ظاهری و هیکل مشهود می</strong><strong></strong><strong>داند که روح یا به تعبیر وی هوایی لطیف در منافذ آن جاری است. در دوران معاصر، علامه سید محمدحسین طباطبایی با روش تفسیری و بدیع خود، ضمن پذیرش رهیافت اول، بر دیدگاه شیخ مفید صحه گذاشته است.</strong>
نفس,بدن,روح,انسان شناسی,امامیه,شیخ مفید,سید مرتضی,محمدحسین طباطبایی
https://raj.smc.ac.ir/article_29949.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29949_f576992e962dc7d3f8cb24edaee07932.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
بررسی و تحلیل نتایج اخلاقی تمثیل غار در اندیشه افلاطون
127
142
FA
ابوالحسن
غفاری
استادیار گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
dr.ah.ghafari@gmail.com
10.22034/ra.2018.29950
<strong>از آنجا که اخلاق مبتنی بر مابعدالطبیعه است، بدون تردید بررسی اهداف و نتایج اخلاقی آموزهها نیز بدون پژوهش</strong><strong></strong><strong>های مابعدالطبیعی امکان</strong><strong></strong><strong>پذیر نخواهد بود. افلاطون پایه</strong><strong></strong><strong>گذار بسیاری از مباحث هستی</strong><strong></strong><strong>شناسی، معرفت</strong><strong></strong><strong>شناسی و اخلاقی در فلسفه مغرب است. تأثیر او در تفکر فلسفی به حدی است که به عقیده وایتهد تمام تاریخ فلسفه، چیزی جز حاشیه</strong><strong></strong><strong>نویسی بر آثار افلاطون نیست. طریق غالب او طرح مباحث عقلی در قالب گفت</strong><strong></strong><strong>وگو و تمثیل است. سه تمثیل مهم و تأثیرگذار غار، آفتاب و خط، علاوه بر اینکه نشان</strong><strong></strong><strong>دهنده ژرفای اندیشه فلسفی او است، تأثیر انکارناپذیری در حوزه</strong><strong></strong><strong>های معرفت</strong><strong></strong><strong>شناسی، هستی</strong><strong></strong><strong>شناسی و اخلاق گذاشته است، هرچند هر کدام از تمثیل</strong><strong></strong><strong>ها آثار و نتایج خاص خود را دارد و اشتراکاتی را میان آنها می</strong><strong></strong><strong>توان یافت ولی تهافت و ناسازگاری در این خصوص </strong><strong>در سخنان افلاطون دیده نمی</strong><strong></strong><strong>شود. نیز منتقدان و مخالفان اندیشه افلاطون مانند ارسطو و ابن</strong><strong></strong><strong>سینا و دیگران گرچه با نظریه مثل مخالفت یا آن را نقد کرده</strong><strong></strong><strong>اند اما پژوهش و تحقیقی راجع به نشان</strong><strong></strong><strong>دادن ناسازگاری در مدعیات مقاله پیش رو دیده نمی</strong><strong></strong><strong>شود. در این مقاله نتایج اخلاقی تمثیل</strong><strong>غار که در حوزه انسان</strong><strong></strong><strong>شناسی فلسفی نیز اهمیت فراوان دارد استنباط و استخراج می</strong><strong></strong><strong>شود؛ نتایجی که از تأمل در ساختار فلسفه افلاطون و تمثیل غار به نحو اجتهادی به دست آمده است.</strong>
تمثیل غار,افلاطون,انسان,اخلاق,تربیت,سلوک,سالک
https://raj.smc.ac.ir/article_29950.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29950_c1e3ded7f6904d2b606292a74572320b.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
استعاذه و آثار آن در استکمال معنوی انسان با تأکید بر نظر ملاصدرا در تفسیر قرآن
143
164
FA
یداله
ملکی
استادیار علوم قرآن دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد
yadollahmaleki@yahoo.com
10.22034/ra.2018.29951
<strong>استعاذه یا به عبارت دیگر پناهبردن و پناه</strong><strong></strong><strong>خواستن یکی از اذکار الهی است که در قرآن کریم به کار رفته و انسان مسلمان مؤمن، هنگام مواجهه با شیطان و وساوس او، از آن استفاده می</strong><strong></strong><strong>کند. با بررسی آثار دانشمند بزرگی همچون ملاصدرا می</strong><strong></strong><strong>بینیم که وی با توجه به روش و مشرب خویش به تبیین این ذکر پرداخته است. در کتاب <em>تفسیر قرآن کریم</em> ملاصدرا می</strong><strong></strong><strong>توان مطالبی درباره حقیقت استعاذه، مستعیذ، مستعاذٌ به، مستعاذٌ منه، ما یستعاذ لاجله (مستعاذٌ له یا لاجله) و لزوم و وجوب دائمی استعاذه دریافت. از نظر ملاصدرا، استعاذه بر پنج رکن استوار است که عبارت</strong><strong></strong><strong>اند از: استعاذه، مستعیذ، مستعاذٌ به، مستعاذٌ منه و ما یستعاذ لاجله. در این نوشتار به استعاذه و آثار آن در استکمال معنوی انسان با توجه به نگاه عقلانی و عرفانی ملاصدرا اشاره، و از آن بحث شده است.</strong>
استعاذه,آرامش,کمال معنوی,ملاصدرا,آثار استعاذه,شرور
https://raj.smc.ac.ir/article_29951.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29951_5c86535be8e307af42148c5b82eb8df4.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
انسان، امنیت پایدار در اومانیسم و مکتب امام خمینی
165
186
FA
سید حسین
هاشمی
استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی
s_h_hashemi49@yahoo.com
علی اکبر
علیزاده برمی
دانشجوی دکتری سیاست دفاعی دانشگاه عالی دفاع ملی
aaaaa@iran.ir
10.22034/ra.2018.29952
<strong>حفظ ذات و دست</strong><strong></strong><strong>یابی به امنیت، و آرامش از میل</strong><strong></strong><strong>های اساسی در انسان است. نظریه</strong><strong>های</strong><strong> امنیت بر اساس نوع جهان</strong><strong></strong><strong>بینی شکل می</strong><strong></strong><strong>گیرد. نظریه</strong><strong></strong><strong>های امنیت در غرب بر پایه نوع جهان</strong><strong></strong><strong>بینی برخاسته از رنسانس بنا شده که نگاهی مادی است. در این بینش، انسان حیوانی تکامل</strong><strong></strong><strong>یافته از نسل میمون است با خواسته</strong><strong></strong><strong>های حیوانی و در جهانی زندگی می</strong><strong></strong><strong>کند که در آن تنازع بقا حاکم است و انسان گرگ انسان است. بنابراین، ناامنی و تهدید در آن دائمی است و باید حداکثر قدرت را داشته باشد تا بتواند تهدیدهای انسانی را از خود دور کند. اما </strong><strong>امنیت از نگاه امام خمینی بر اساس آموزه</strong><strong></strong><strong>های اسلامی شکل می</strong><strong></strong><strong>گیرد. انسان موجودی ابدی است و دارای فطرتی پاک و عدالت</strong><strong></strong><strong>طلب، نوع</strong><strong></strong><strong>دوست و خداجو که به</strong><strong></strong><strong>دنبال کمال مطلق است. امنیت دنیا و آخرت هم</strong><strong></strong><strong>زمان دیده می</strong><strong></strong><strong>شود و ریشه دست</strong><strong></strong><strong>یابی به آن</strong><strong>، ایمان به خدا و اتکال به او است. افراد جامعه در پی خودالهی</strong><strong></strong><strong>کردن</strong><strong></strong><strong>اند، و اداره جامعه به دست رهبران الهیِ مسئول در مقابل مردم و دین صورت می</strong><strong></strong><strong>گیرد و ترویج فرهنگ ایثار و حضور مردم در صحنه بر این مبنا است. این مقاله به روش کتاب</strong><strong></strong><strong>خانه</strong><strong></strong><strong>ای و با تحلیل محتوا و تطبیق دو نظریه، ضمن بیان موضوع، نظریه مختار را می</strong><strong></strong><strong>پروراند.</strong>
انسان,امنیت پایدار,مکتب,مکتب امام خمینی,اومانیسم
https://raj.smc.ac.ir/article_29952.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29952_4a556b05ef7dd33fc714f8f9c61b11e1.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
توصیفات قرآن کریم و کتاب مقدسِ یهودیان از دشمن
187
213
FA
اعظم سادات
شبانی
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه کاشان
az.shabani75@gmail.com
سهیلا
جلالی کندری
دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهراء (س)
s.jalali@alzahra.ac.ir
10.22034/ra.2018.29953
<strong>متون مقدس در دستیابی به معنای دشمن و شناسایی آن بسیار مهماند. دشمن در اندیشه دینی میتواند از زوایای گوناگون بررسی و به انواع متفاوتی تقسیم شود. صرفنظر از نوع دشمن، میتوان به جهت مهمترین خصوصیت مشترک تمام آنان، که مخالفت با خداوند و رسولان او است، ویژگیهای دشمنان دینی را بررسی کرد. با واکاوی خصوصیات دشمنان در قرآن کریم و کتاب مقدس یهودیان (تنخ)، اولاً میتوان به تعریف جامعی از دشمن در منظر دینی دست یافت؛ سپس با شناخت دقیق از اندیشه دینی هر دو مذهب، روابط بهتری در بین پیروان دو دین برقرار کرد. این پژوهش با استخراج و دستهبندی ویژگیهای اکتسابی دشمن در معنای عام، به اشتراکات و افتراقات متنی دو کتاب مقدس در این زمینه پرداخته است. اشتراکات در تبیین خصوصیات دشمن در هر دو کتاب بسیار فراوان است، تا حدی که به جز «انکار معاد»، به عنوان یکی از ویژگیهای دشمن در قرآن، هر دو کتاب به ویژگیهای یکسانی اشاره کردهاند، مانند تکبّر، سرکشی، پیمانشکنی، ستمگری و کینهتوزی. افتراقات بین این دو متن، دامنه کمتری را به خود اختصاص میدهد.</strong>
قرآن,تنخ,کتاب مقدس,دشمن,ویژگی دشمن
https://raj.smc.ac.ir/article_29953.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29953_b84166041f859285a9454a5be24d2684.pdf
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2717-2732
14
38
2018
01
21
قضا و قدر و سرنوشت انسان از منظر ابن سینا و فخر رازی
215
230
FA
سیدعقیل
میرفتاحی
دانش آموخته دکتری فلسفه تطبیقی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
mirfatahi1357@yahoo.com
علی
مرادخانی
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
رضا
اکبری
0000-0002-5231-7849
استاد گروه فلسفه و کلام، دانشگاه امام صادق (ع)
r.akbari@isu.ac.ir
10.22034/ra.2018.29954
<strong>این مقاله دیدگاه ابنسینا و فخر رازی را در مسئله قضا و قدر و جبر و اختیار میکاود. دیدگاه این دو، علیرغم اختلافات اساسی در این مسئله، در برخی بخشها به هم نزدیک میشود. ابنسینا قضا و قدر را از مراتب علم فعلی الهی تلقی میکند. تعاریف متعدد و دیدگاههای او برخلاف تعاریف رازی منسجم، و حاصل دو رویکرد است که باید از هم تفکیک شود؛ گاه با رویکردی فلسفی و طرح علم الهی قضا و قدر را تبیین میکند و گاه با طرح مسئله کلامی فعل انسانی، مسئله اختیار و جبر را میکاود. وی به رغم اینکه قضا و قدر را علم الهی میداند، از آن جهت که منشأ حتمیت اشیا باشد، مسئله قضا و قدر را مرادف با جبر نمیداند. وی قائل به امر بین الامرین است، و در تبیین اختیار، آن را از قدر میداند و به عنوان جزءالعله میپذیرد و از اختیار رقیقشده سخن میگوید. تعاریف فخر رازی در قضا و قدر، مشوش و گاه متناقض است؛ تعریف او گاه مرادف با جبر و گاه مرادف با اختیار است، اما آنچه از غالب تعاریف وی فهمیده میشود، جبر رقیقشده است.</strong>
قضا و قدر,علم الهی,اراده الهی,جبر,اختیار
https://raj.smc.ac.ir/article_29954.html
https://raj.smc.ac.ir/article_29954_82afad71300e51da4adf1fd6bc848dd7.pdf