2024-03-29T17:08:25Z
https://raj.smc.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=251
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2251-6024
1390
8
26
قضا و قدر و ارتباط آن با مسئله اختیار
نوشتار حاضر با بیان هدف و نحوه خلقت عالم و اینکه خداوند خالق عالم است نه فاعل عالم، توحید افعالی خداوند که به معنای نفی فاعلیت تام از ماسویالله است را مورد بررسی قرار میدهد و بعد از تشریح این مسئله که تنها مؤثر حقیقی در عالم خداوند است، به تبیین معنای قضاء و قَدَر و نقش انسان در رخدادها و رویدادهای حادث در زندگی او میپردازد. در پایان نیز این نتیجه را به دست میدهد که حوادث عالم وجوب و حتمیت خود را از جانب خداوند و بر طبق قانون علیت دریافت نموده، هرگونه صدفه و اتفاقی منتفی است و از جمله عللی که در افعال انسان مؤثر است و در واقع مکمّل تامیّت انسان در افعالش میباشد، اختیاری است که طبق قضاء و قَدَر الهی برای انسان حتمیّت و وجوب یافته و انسان را قادر ساخته تا در طول تأثیر خداوند مؤثر در افعالش گردد؛ لذا نه جبری در کار است و نه اختیار مطلق.
انسان
توحید افعالی
قضاء و قدر
سرنوشت
اختیار
2012
10
01
5
22
https://raj.smc.ac.ir/article_1012_b2295870718d1f97e202bf6c053270b3.pdf
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2251-6024
1390
8
26
نفس و حافظ آن، در آیه چهارم سوره طارق با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
عبدالله
حاجی علی لالانی
سلمان
قاسم نیا
قرآن کریم در آیه «إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظ» (طارق،4) به یکی از ویژگیهای نفس انسانی (که حافظ داشتن نفس است) اشاره میکند، امّا مفسرین در تفسیر این آیه دارای نظرات متنوعی هستند، جمع زیادی از مفسرین منظور از نفس مورد اشاره در آیه را روح انسانی و منظور از حافظ را ملائک الهی میدانند، ولی برخی تفاسیر به یک اعتبار نفس را بر ماسوی الله تعمیم دادهاند و از این جهت، منظور از حافظ را خداوند دانستهاند و معدودی نیز نفس را قوه حیوانی و حافظ را روح معرفی کردهاند. در این مقاله ضمن بیان این نظرات، به دلیل اینکه یکی از مهمترین مبانی اختلاف تفاسیر در تفسیر این آیه، گرایشات فلسفی است، دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی مورد تأکید قرار گرفته است، بهویژه اینکه نقش علیّت فاعلی حافظ برای نفس، که مورد تأکید ملاصدرا است و قول دوم علامه طباطبایی که مقصود از حافظ را جنس حافظ میداند، متمایز از تفاسیر دیگر است.
نفس
حافظ
روح
ملک
تفسیر
ملاصدرا
علامه طباطبایی
2012
10
01
23
41
https://raj.smc.ac.ir/article_1054_01bd5ee5ccea5e7324b7d2e4f4d91c77.pdf
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2251-6024
1390
8
26
کمال پذیری انسان؛ نقطه عزیمت در گفتمان ادیان
محمدکاظم
شاکر
فاطمه سادات
موسوی حرمی
کمالپذیری انسان به مثابه چهارراهی است که راههای اصلی مهمترین ادیان شرقی و غربی، اعم از الهی و غیر الهی، را به هم پیوند میزند و، بنابراین، میتواند نقطه عزیمت درخوری برای گفت وگوی ادیان واقع شود. در ادیان معروف تعابیر مختلفی از کمال و انسان کامل وجود دارد. در آیین بودا از انسان کامل با نامهای «ارهات» و «انسان آزاده»، در اندیشه مردم چین باستان و آیین کنفوسیوس، با نامهای «تائو»، «انسان آزاده» و «انسان قدیس» و در زرتشت با نام «انسانِ آرمانی» تعبیر شده است. اما از منظر اسلام انسان نسبت به سایر اجزای عالم از اعتبار و اهمیّت خاصی برخوردار است، بهگونهای که اگر به نهایت کمال خود برسد، از سایر آفریدهها، حتّی کرّوبیان ملأ اعلی و فرشتگان عالم فراتر میرود. زیرا دیگر مخلوقات الهی دارای ظرفیت کمالپذیری محدودی هستند، اما انسان چون میتواند مظهر کلّ اسماء و صفات الهی شود کمالپذیری او نامحدود است.
کمال¬پذیری
ادیان شرقی
عرفان اسلامی
انسان کامل
اسماء و صفات الهی
2012
10
01
43
71
https://raj.smc.ac.ir/article_1055_56c0fd9f8d36457f4f5d26e1522d1363.pdf
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2251-6024
1390
8
26
ماهیت نفس از نظر سهروردی
حسن
رضازاده
بنیانگذار حکمت اشراق بر اساس مبانی فلسفه خود مسئله نفس را تبیین کرده است. سعی شیخ اشراق آن است که هم نفس را از طریق دلایل پیشینیان با نگاهی نو معرفی کند و هم دلیلی تازه برای آن ارائه دهد. در فلسفه او نظریۀ علم حضوری برای اولین بار مطرح شده، از همین رو در خصوص ماهیت نفس نیز از این مبنا سود برده است. وی علم حضوری را ویژگی نفس میداند، نیز در بعضی آثار خود از کلمات و عبارات استعاری و زبان نمادین استفاده کرده و به تبیین ماهیت نفس پرداخته است. بنابراین شیخ اشراق را نیز میتوان از جمله فیلسوفانی دانست که در زمینه معرفی نفس تلاش کرده و صاحب دیدگاه خاصی بوده است.
نفس
نفس شناسی
علم حضوری
جسم
جاودانگی
ماهیت
2012
10
01
73
84
https://raj.smc.ac.ir/article_1056_d1ef5465c209bcd747ab76d8f37e23b1.pdf
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2251-6024
1390
8
26
ارکان تلقی انسان از خود و تأثیر آن در رفتارهای اخلاقی او
محمدتقی
سبحانی نیا
تلقی یا باور انسان از خود، نقشی اساسی در اصلاح رفتارها به ویژه در رفتارهای اخلاقی او ایفا میکند. این مقاله با پذیرش این اصل که تلقی انسان از خود مبتنی بر شناخت او از خویش است، به دنبال تبیین ارکان تلقی صحیح انسان از خویش بوده، دو اصل «اعتقاد به حرمت نفس انسان» و «اعتقاد به وجود ربطی و غیرمستقل» داشتن را به عنوان دو رکنِ تلقی صحیح خویش، معرفی میکند. این دو رکن تلقی از وجود خویش را مطابق با واقعیت او سامان بخشیده، انسان را به سوی اصلاح رفتارهایش سوق میدهد. البته بین حس حرمت نفس با رفتار اخلاقی، رابطه دوطرفه برقرار است. یعنی به هر میزان رفتارهای نیک انسان استمرار بیابد یا پسندیدهتر شود، بر حس حرمت نفس فاعل نسبت به خودش، افزوده میشود و افزایش یا استمرار حرمت نفس نیز افزایش یا استمرار رفتارهای نیک را به دنبال خواهد داشت.
رفتار
اخلاق
حرمت نفس
کرامت نفس
شناخت نفس
وجود ربطی
2012
10
01
85
101
https://raj.smc.ac.ir/article_1057_1c416a5f2736cf321ca65b65c43c393d.pdf
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2251-6024
1390
8
26
بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن در نظام فلسفی ملاصدرا و برگسون
علی
پیری
فرمان
ایسماعیلوف
یکی از مهمترین دغدغههای فیلسوفان و متفکران از دیرباز تاکنون بحث از نفس و چگونگی رابطه آن با بدن بوده است. ملاصدرا و هنری برگسون به عنوان فیلسوفانی از دو سنت متفاوت در تلقی خود از رابطه نفس و بدن، افقی تازه گشوده و راهی نو آغازیدهاند، به گونهای که هر دو فیلسوف نگاهی وحدتانگارانه به رابطه نفس و بدن دارند. همچنین هر دوی ایشان قائل به تمایز واقعی میان نفس و بدن نیستند، چنانکه ملاصدرا نفس را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» مینامد، و برگسون نیز روح یا نفس را سیر صعودی و ماده و حافظه را سیر نزولی تحول خلّاق انسان میداند. در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف، سعی شده تا میان این دو دیدگاه، الفتی ایجاد و روزنهای برای تطبیق و مقارنه گشوده گردد.
حرکت جوهری
جسمانیه الحدوث
روحانیه البقاء
شهود
دیرند
2012
10
01
103
118
https://raj.smc.ac.ir/article_1058_ec58b2d08e9335801acae6f488443bc5.pdf
انسان پژوهی دینی
2251-6024
2251-6024
1390
8
26
صورت پردازی مفهوم انسان و چگونگی تأثیر آن بر اندیشه سیاسی؛هابز و جوادی آملی
احمد
شفیعی
عبدالله
حاجی زاده
محسن
سلگی
این مقاله در سه محور کلی انسانشناسی در مفاهیم مورد نظر، از قبیل سرشت انسانی، تفسیر انسان، منشأ حق، روح، تحلیل عقلی زندگی اجتماعی، انگیزه انسان و یا عامل حرکت، حق و تکلیف، انسان پرومتهای در مقابل مقام خلافت، دین، و ... و نیز شرح و تفصیل در تفارق آن، به این نتیجه دست یافته است که وجوه تفاوت، ناشی از نگرش طبیعتگرای توماس هابز، در مقابل دیدگاه ترکیبی فطرت و طبیعت (با تأکید بر فطرت) جواد آملی به انسان است. این دوگانگی در نگاه به انسان به عنوان یکی از مبانی اساسی اندیشة سیاسی، موجب شده است تا در باور جوادی، قدرت مطلق در اختیار امام معصوم و سپس نایب عادل او قرار گیرد حال آنکه در نگاه هابز، قدرت مطلق بایستی در اختیار شاه باشد. گزاره مزبور، چگونگی تأثیر صورتپردازی میان مفهوم انسان و اندیشة سیاسی در دستگاه فکری جوادی آملی و توماس هابز را نشان میدهد.
انسان
اندیشه سیاسی
جوادی آملی
توماس هابز
طبیعت
فطرت
2012
10
01
119
141
https://raj.smc.ac.ir/article_1059_9ed07baf9794d3a238ef4c43361b7e8e.pdf