نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسنده
استادیار فلسفه دانشگاه تهران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
In the study of human, the difference between man and woman in nature and creation has been an area of interest for researchers the analysis of which has come upon man and woman’s unity as one human. In the face of that the analysis has also brought to light the incongruity of their function as two distinct creatures.
In addition to religious contexts and natural differences, psychology and science of medicine have uncovered a number of proved differences between man and woman. So, the current research is an attempt to analyze the gender differences contrastively in experimental sciences and religious meanings. Then, it postulates an analysis on the effects of a unigenous approach to man and woman both.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مهمترین پرسشی که این نوشتار درپی یافتن پاسخ برای آن است اینکه، آیا میان زن و مرد تفاوتهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی وجود دارد؟ آیا این تمایزها تکوینی و طبیعی است یا ساخته و پرداخته محیط اجتماعی مردسالارانه؟
فرضیه این پژوهش آن است که در کنار اشتراک ماهوی انسانی زن و مرد، ایندو بهصورت ذاتی و تکوینی تفاوتهای متعددی با هم دارند؛[1] ازاینرو طبیعی است از نظر اجتماعی نیز نباید توقع همانندی آنها را داشت.
این نوشتار براساس نگرشهای علوم تجربی شکل یافته است. بررسی مسئله اختلاف جنسی در آیات و روایات دینی، مجال دیگری میطلبد، اما از باب زمینهسازی پژوهشهای جدید و تأیید تمایزهای پیش رو، یادآور میشود که دین نیز بر این تفاوتهای تکوینی صحه گذارده و تأکید فراوانی بر آنها نموده؛ ازاینرو احکام متفاوتی برای این دو جنس تشریع نموده است که در پایان این بحث با برشماری نمونههایی از این تفاوتها، تحلیلی در این راستا ارائه خواهد شد.
راز تفاوت جنسیتی
پیگیری بحث در منابع علمی حاکی از تفاوتهای متعددی میان دو جنس زن و مرد است؛ چیزی که پیشرفت علوم تجربی مانند روانشناسی فردی و اجتماعی، زیستشناسی و پزشکی نیز بر صحت آن مهر تأیید نهاده که فمینیسمها نیز نتوانستهاند در مقام انکار آن برآیند؛ بهخصوص آنکه آگاهی از هویت جنسی - مرد یا زن بودن - بهصورت ناقص و ناخودآگاه از 18 ماهگی تا 3 سالگی در افراد شکل میگیرد (اسکویی و انصاری، 1380، ص121).
از نظر علمی اثبات شده هر سلول بدن انسان از 23 جفت کروموزم تشکیل شده است که 22 جفت آن مشترک، ولی یک جفت آن در زن XX و در مرد XY است[2]. کروموزم Y باعث میشود جنین پسر باشد و متفاوت با الگوی دختر رشد کند (گنجی، 1370، ص180-179). ازاینرو گفته شده زن، جنس پایه و مرد، جنس فرعی است؛ زیرا کروموزوم X عنصر اصلی موجودیت انسان است و انسان با کروموزوم Y که مردانه است، بهوجود نمیآید (همان، ص192-190). بنابراین کروموزومهای زنانه برترند؛ زیرا کروموزومهای X به کروموزومهای Y نیاز ندارد (حسینی و دیگران، 1381، ص124)؛ برخلاف کروموزومهای Y که به کروموزومهای X نیاز دارند.
ازجمله دیگر تفاوتهای روشن و همچنین مؤید به اکتشافات علمی اینکه، هورمونهای جنسی نر باعث رفتارهای خشن و تهاجمی و رقابت و درگیری میشود؛ برخلاف هورمونهای جنسی ماده که آرامبخش است و باعث رفتارهای صلحجویانه میشود (سیف و دیگران، 1377، ص343). مؤسسه «کنیزی» بزرگترین نهاد پژوهشی در زمینه سکس، در تحقیقات خود نشان داده که میل به ارتباط با زنان متعدد در مردان قرار داده شده که این نکته برای بقای نسل بااهمیت تلقی شده است (پیس و پیس، 1382، ص296-294). همچنین موضوع وابستگی زن به مرد و استقلالطلبی مرد امری طبیعی است؛ چه آنکه مرد توان جسمی بیشتری از زن دارد و از سوی دیگر، زن از طرد شدن و انزوا هراس دارد و به محبت، وفاداری و درک شدن نیازمند است (گری، 1380، ص60-59). همچنین نویسندگان مقاله «تبعیض جنسی» معتقدند: آنچه را پدران در رابطه با فرزندانشان باید بیاموزند، مادران بهطور طبیعی دارا هستند (بازیس و جی.گلز، 1379، ص35).
این موارد دلیل روشنی است که اصرار برخیها بر اینکه تفاوتها تنها خاستگاه تربیتی دارند، درست نیست، بلکه باید گفت این تفاوتها ریشه در زمینههای زیستی دارند (زیبایینژاد، 1388، ص57-56). همچنین مدارک زیستشناختی این نگاه را که در قرن بیستم تفاوت جنسیتی را مربوط به شرایط اجتماعی میدانستند، قاطعانه رد میکند؛ به این دلیل که هورمونها و برنامهریزی مغز، مسئول اصلی رفتارها، حالات و سلیقههاست (حقگو، 1390، ص36).
در نهایت سخن پزشک معروف فرانسوی «الکسیس کارل» میتواند مؤید خوبی دراینباره باشد. او در اهمیت توجه به تفاوتها میگوید: نباید پرورش روحی و نوع زندگی دختر و پسر را با یک فرمول انجام داد. اشخاصی که تعلیم و پرورش اطفال را برعهده دارند، باید متوجه این موضوع باشند که چون وضع ساختمانی جسمی و روحی دختر و پسر با هم فرق زیاد دارد، در پرورش و طرز تغذیه آنها نیز باید تفاوت زیادی قائل شد (کارل، 1378، ص65-64).
اما برخی فمینیستها از اثبات طبیعی بودن منشأ تفاوتها وحشت دارند. وقتی این نظریه طرح شد که تفاوتهای اجتماعی معلول تفاوتهای طبیعی است، سختترین تهاجمهای فمینیستی را درپی داشت، یا هنگامی که تفاوتهای مغزی دو جنس برای دانشجویان پزشکی تشریح شد، گروهی گفتند نباید این پژوهشها را منتشر کرد و دستاوردهای بیستساله را به چالش کشاند (علاسوند، 1390، ج1، ص84و61).
نمونههایی از تفاوتهای طبیعی
در این تحقیق تلاش شده صرفاً نمونههایی از تفاوتها در تأیید مباحث تحلیلی ارائه گردد. البته فهم درست تفاوتهای جنسیتی منوط به گزارش تبارشناسانه و تفکیکشده تفصیلی[3] دراینباره است که غالباً در دو گروه تفاوتهای جسمی و روانی طرح میگردد[4].
نمونههایی از تفاوتهای طبیعی بین زن و مرد بدین بیان است:
با این حال آیا توقع مردانه بودن زنان و بهعکس، اعم از اینکه در ابعاد فردی باشد یا اجتماعی، با توجه به تفاوتهای متعدد در سیستم جسمی و روحی مردان و زنان که به برخی از آنها اشاره شد، میتواند سخنی معقول و منطقی باشد؟
آموزههای اسلامی و تفاوتهای جنسی
نهتنها منابع علمی حاکی از تفاوتهای جنسیتی مرد و زن است، بلکه دین در عین تأکید صریح بر تساوی و اشتراک انسانی و معنوی آندو، بیانگر تمایزهای گوناگون میان آنهاست.
در آموزههای اسلامی بنابر روایات معصومین(ع) تأکید شده است که تفاوتهای جنسی زن و مرد را در آمادهسازی برای انجام وظایف و مسئولیتها از آغاز کودکی و در ادامه در دوران جوانی درنظر بگیرند. مضمون برخی احادیث در مصادر و منابع اسلامی دراینباره قابل تأمل است؛ ازجمله:
تأکید به فراهم نمودن برخی کارهای رقابتی برای پسران[6]، توجه به روحیات عاطفی و توان جسمی دختران و زنان (کلینی، 1401، ج5، ص 28، 510 و512؛ صدوق، 1413، ج3، ص482؛ الحر العاملی، 1374، ج20، ص168) و یاد دادن اصول خانهداری به آنها[7]، پرهیز زنان و مردان از تشبه به یکدیگر در پوشش (همان، ج12، ص211)، برشمردن وظایف مردانه و زنانه برای هرکدام مانند تمکین زن از مرد و خودآرایی زنان برای مردان (همان، ج20، ص157؛ اعراف، 189) و سفارش به نیکو شوهرداری زنان (مجلسی، 1404، ج77، ص166) و از سوی دیگر مدیریت مرد بر زن (نساء، 34)، و اینکه دختران از کودکی سرشار از احساس و عاطفهاند که تا دوران مادری و بزرگسالی ادامه دارد[8].
این موارد ازجمله دلایل رسمیت داشتن نظام تفکیک جنسیتی در اسلام است.
علاوه بر موارد فوق، نمونههای زیر از فحوا و حتی تصریح بسیاری از روایات منقول از معصومین اصطیاد شده است[9]:
آنچه گفته آمد، نمونههایی از آموزههای اسلام در بیان تفاوتهای طبیعی و جنسیتی میان زن و مرد بود که خود دلیل نظم و تدبیر در صنع خداوندی است. در حدیث معروف مفضل در تفاوت خلقت زن و مرد، امام صادق(ع) میفرماید: اینکه در صورت مرد مو میروید و در زن چنین نیست، علت آن است که مرد را سرپرست زن و زن را سبب توجه مرد قرار داه است؛ به مرد محاسن عطا کرد تا سبب هیبت و شکوه او گردد و آن را از زن برداشت تا باعث شادابی و زیبایی صورتش شود و زمینه روابط زناشویی را فراهم کند (مجلسی، 1404، ج3، ص88).
علامه طباطبایی احساسات لطیف زن و اندیشهورزی مردان را ناظر به جنبههای فیزیولوژیکی مانند کوچکتر بودن اندازه مغز زنان و ضعیفتر بودن قلب، شریانها، اعصاب و عضلات وی در مقایسه با مرد میداند (طباطبایی، 1384، ص55).
در امور اجتماعی نیز در اسلام تأکید شده است که توان و ویژگیهای هرکدام از زن و مرد را در واگذاری امور به آنان باید درنظر گرفت و به آنها مسئولیت سپرد. نمونه این امر، تقسیم کار میان علی(ع) و فاطمه(س) در اختصاص امور داخل و بیرون خانه میان آندوست (الحر العاملی، 1374، ج2، ص172) که مورد توافق و رضایت هردو بوده است. این داستان در عین تأکید بر تفکیک جنسیتی امور میان زن و مرد، چنین میرساند که فعالیت زنان در بیرون از خانه نهتنها ممنوع نیست، بلکه مشروط به رعایت عفاف و حجاب، مجاز شمرده شده است[10]؛ همانگونه که در دیگر سو، کار کردن مرد در خانه، بهخصوص با نگاه تعاون و کمک به همسر، مورد تأکید و ستایش است؛ چنانکه در سیره خانوادگی علی(ع) و فاطمه(س) نیز مشهود است (همان، ج12، ص39).
پیامدهای نگاه تکجنسیتی
عدم التزام به تفاوتهای جسمی، طبیعی و تکوینی زن و مرد، تاکنون نتایج ناگوار متعددی دربر داشته که از آن جمله، انحلال نظام خانواده و کمرنگ شدن نقش مادری و همسری است.
کاهش جذابیت زن و مرد برای همدیگر، کم شدن انگیزه تشکیل خانواده و افزایش تکزیستی، تزلزل ساختار و اثرگذاری خانواده و افزایش طلاق، ازجمله پیامدهای عدم توجه به هویت جنسی متفاوت زن و مرد است (بدانتر، 1377، ص267-249).
به گفته یکی از نویسندگان غربی، اگر زنان و مردان نسبت به تفاوتهای بیولوژیکی آگاه نگردند و هرکدام از آنان انتظارات و توقعات خود را برتر از دیگری بداند، روابطشان شکاف برمیدارد. بیشتر اضطرابها در روابط، به این تفکر غلط برمیگردد که زنان و مردان برابر هستند و نیازها و آرزوهای یکسانی دارند. برای اولین بار در تاریخ بشریت، به پسران و دختران میآموزیم که هردو برابرند و تواناییهای برابر دارند؛ وقتی بزرگ شدند، یک روز از خواب بیدار میشوند و متوجه میشوند که مثل شب و روز با هم فرق دارند. ازاینرو جای تعجب نیست که جوانان اینقدر در روابط و ازدواجشان مشکل دارند. هر طرحی که اساس تفکر آن برابری جنسیت است، بر زمینی سست و بیثبات بنا شده است (پیس و پیس، 1382، ص383).
برخی دیگر از پیامدهای کمرنگ شدن مرزهای جنسیتی، بهویژه در شکستن بنیادهای دینی و اعتقادی انسانها عبارتند از: کمرنگ شدن حیا و عفاف در زنان و غیرت در مردان، کنار رفتن اصول ثابت اخلاقی و مصالح اجتماعی و عدم اجازه جوانان اروپایی جهت وضع قوانینی که شادکامی آنها را محدود کند؛ همچنین همجنسگرایی، روابط جنسی میان محارم، تغییر مطالبات زنان به سمت مطالبات مردانه، افزایش بیماریهای مختلف بهویژه اضطراب و افسردگی و افزایش تخاصمات و کاهش کارآمدی در خانه و اجتماع (زیبایینژاد، 1388، ص114-112).
در نهایت آنکه، رویکردهای یگانهانگارانه زن و مرد مانند جنبشهای فمینیستی، باعث کشاندن زنان به فضای مردانه و در نتیجه بیتوجهی به کرامت انسانی آنها شده است.
نتیجه
در این پژوهش به اثبات رسید که میان زن و مرد هم از نگاه علوم تجربی و روانشناسی و هم از منظر آموزههای دینی، تفاوتهای طبیعی و تکوینی متعددی وجود دارد.
مباحث پیشگفته ناقض این تفکر است که گفته شود تفاوتها تنها خاستگاه اجتماعی و تربیتی داشته و ریشه در زمینههای زیستی ندارند؛ حال آنکه ادله زیستشناختی این نگاه را قاطعانه رد میکند و چنین اشعار میدارد که هورمونها و برنامهریزی مغز، مسئول اصلی رفتارها، حالات و سلیقههاست، نه جبر اجتماعی و فرهنگی.
همچنین از دیگر سو عدم التزام به تفاوتها و اصرار بر مشابهتهای طبیعی میتواند نتایج ناگوار متعددی مانند انحلال نظام خانواده و کمرنگ شدن نقش مادری و همسری را بهدنبال داشته باشد.
[1]. البته نباید از نظر دور داشت که اختلافنظرهایی که گاه در آرای علمی و تجربی در مسئله تفاوتها به چشم میخورد، چنین میرساند که برخی از این فرقها میتواند قابل خدشه و مناقشه باشد، اما کلیت مسئله به هیچ نحو قابل انکار یا توجیه نیست. در کتاب شخصیت و حقوق زن در اسلام اثر مهدی مهریزی، در فصل مربوط به تفاوتهای زن و مرد، بحثی دراینباره طرح شده است که میتواند برای خوانندگان قابل استفاده باشد.
[2]. در همین راستا کتابی با عنوان زن و مرد: xx- xy توسط الیزابت بدانتر نوشته شده که توسط سرور شیوا رضوی ترجمه شد و نشر دستان تهران آن را چاپ کرده است.
[3]. انواع تفاوتهای جسمی، اجتماعی، انفعالات روحی، حواس ظاهری و باطنی، تمایلات جنسی و قوه مدرکه.
[4]. جهت مطالعه برخی مباحث تحلیلی و آشنایی با منابع اولیه دراینباره به آثار زیر مراجعه شود: هویت و نقشهای جنسیتی (مجموعه مقالات)، به کوشش محمدرضا زیبایینژاد؛ روانشناسی تفاوتهای فردی اثر حمزه گنجی؛ کتاب زن نوشته سید هادی حسینی و همکاران؛ جنسیت از منظر دین و روانشناسی (مجموعه مقالات جمعی از نویسندگان در همایشی با همین عنوان)؛ خشونت خانگی علیه زنان اثر محمدرضا سالاریفر.
[5]. مسئله تفاوتهای زن و مرد در دینداری و معنویت در مقالهای با عنوان «معنویت و جنسیت» نگاشته ناصر آقابابایی و حجتالله فراهانی در مجموعه مقالات جنسیت از منظر دین و روانشناسی بهتفصیل مورد بحث واقع شده است.
[6]. در روایات آمده به پسران خود شنا و تیراندازی بیاموزید (الحر العاملی، 1374، ج21، ص475و 481).
[7]. در برخی روایات آمده به دختران خود بافندگی بیاموزید (همان، ص176).
[8]. در روایتی آمده ابراهیم نبی (ع) از خداوند دختری طلب کرد تا پس از مرگ بر وی بگرید و عزایش را گرم نگهدارد (همان، ج20، ص361).
[9]. جهت پیگیری تحلیلی بحث راز و رمز تفاوتها در آموزههای دینی و آشنایی با مصادیق بیشتر و منابع مربوطه حدیثی ر.ک به: زیبایینژاد، هویت و نقشهای جنسیتی، ص98-65؛ علاسوند، زن در اسلام، ج1، ص80-62.
[10]. در حدیثی از پیامبر(ص)، طلب روزی حلال بر مرد و زن مسلمان واجب شمرده شده است (شعیری، 1383، ص139)، یا اینکه حضرت به زن عطرفروش سفارش میکند زمانی که چیزی میفروشی، نیکو معامله کن (صدوق، 1413، ج3، ص272).