نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسنده
کارشناس ارشد علوم سیاسی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
In the eyes of Imam Khomeini, the ultimate aims of founding an Islamic government, with the expand responsibilities of which are defined in three levels of national, regional, and universal. At the absence of infallible imam, therefore, the general approach of his toward the Islamic political system is of the kind of universal and international. In other word, he considered spreading Islam to the whole world as the authentic responsibility of Islam out side the national borders .Only when such an approach would happen that, the thought from which an Islamic government is born be exported. Such export, of course, with different kinds and essence, is what most of revelations dreamed of. In Imam Khomeini's thought and action, such export based on religious fundamentals had had its own forms and structures. This realistic and ideal approach has twofold of purposes that base on mutual interests seeks for national interests and acts upon the international duties.
کلیدواژهها [English]
این یک باور اسلامی است که روزگاری اسلام جهانگیر خواهد شد. اما در مورد چگونگی تحقق این وعده الهی، درمیان فرق اسلامی اشتراکات و تفاوتهایی وجود دارد. در این میان، تشیع به علت اعتقاد به راهبری امامان معصوم، تمایزات خاصی دارد. مسئلهای که شیعیان را با چالش نظری مواجه نمود، شکلگیری عصر غیبت امام معصوم(ع) بود. مهمترین سؤال در مقابل آنها، چگونگی ادامه نظم سیاسی در این دوران و اینکه مسلمانان در قبال اشاعه اسلام در سطح جهان، چه وظیفهای بر عهده دارند.
اندیشه امام خمینی به عنوان محصول یک تحول نظری در علمای شیعی، قائل به نظریه ضرورت و تداوم نظم سیاسی و تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت امام معصوم است. ایشان در رویکردی جامع به نظام سیاسی اسلام، علاوه بر اهداف ملی، مسئولیتهای فرا ملی دینی را نیز برای حکومت اسلامی در نظر میگیرد. بدینمعنا که تلاش جهت توسعه نفوذ اسلام در جهان را از اهداف و وظایف دولت اسلامی در دوره عدم قیادت ظاهری امام معصوم بر میشمرد. لذا نهضت امام از نوع جهانگرا و انقلابهای برونگراست که اهداف خود را در سه سطح ملی، منطقهای(جهان اسلام) و جهانی تعریف میکند.
سؤال این است که در اندیشه امام خمینی، دولت اسلامی جهت تحقق جهانگرایی اسلامی، چگونه باید گام بردارد و این مجموعه مسئولیت فرا ملی دولت اسلامی، چه نسبتی با منافع ملی برقرار میکند؟
امام خمینی نقشه راه جهانگرایی اسلامی را در رویکرد معروف صدور انقلاب ترسیم میکند. صدور مورد نظر امام دارای ویژگیهای متمایز نسبت به سایر انقلابهاست. این ویژگیها نیز ناشی از ماهیت اسلامی با مختصات شیعی انقلابی است که امام، رهبری آن را بر عهده داشت.
همزمان با نهضت امام، رویکردهای دیگری نیز در مورد حکومت اسلامی و مسئولیتهای ملی و فرا ملی آن وجود داشت که اندیشه امام، نقدهای دینی، اخلاقی و راهبردیی به آنها وارد میداند و به نسبت از آنها فاصله میگیرد.
به علت نقص آثار موجود درباره موضوع این مقاله و همچنین مباحث زنده در فضای سیاسی و تبلیغاتی درون و بیرون کشور و جهت بهرهگیری نهادهای مرتبط با موضوع، این مقاله به بررسی صدور انقلاب در اندیشه امام و ویژگیها و تمایزات آن نسبت به سایر رویکردها میپردازد.
معمولاً با تغییر نظام سیاسی یک کشور، بخصوص در سیستم دولت - ملّت، به ویژه از طریق انقلابها، تلاش میشده است که جهت حفظ دستاوردها، دست به اشاعه ارزشها و اصول انقلابیشان بزنند (صادقی دولتآبادی، 13- 12). به گفته کرین برینتون، صدور انقلاب از طبیعت آن برمیخیزد (کرین برینتون، 1363، 230- 226). البته ایده صدور نه دقیقاً در برداشت وستفالیایی، بلکه در تعریف وسیع کلمه، بخشی از روابط بینالملل کهن و کنونی است. چنان که این نتیجه قهری پدیده انقلاب در سراسر تاریخ چه در صورت قدسی آن مانند انقلاب پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و چه در انواع دنیوی و غیرمذهبی آن بوده است (اسپوزیتو، 1388، 55).
انقلابهایی که پیوستگی رژیم حاکم بر یک کشور با وضعیت حاکم بر جامعه جهانی را به هم میزنند، معمولاً تلاش میکنند روابط با ملتها را جایگزین روابط با دولتها کرده، شکل نوینی از دیپلماسی را در پیش گیرند تا تجارب خود را به دیگر ملل منتقل و حوزه فراگیری ارزشهای مورد ادعای خود را گسترش دهند (فلاح نژاد، 1384، 40- 39).
انقلاب فرانسه تحت لوای شعارهایی چون آزادی، برابری و برادری، به خارج از مرزهای ملّی صادر گردید و زمینه ایجاد تحولات گستردهای را فراهم کرد(همان،43). در انقلاب روسیه نیز، جهت پیگیری مسئله صدور انقلاب پرولتاریا به سایر جوامع، حتی بخشی از انقلابیون، تأسیس وزارت صدور انقلاب را به جای وزارت امور خارجه از لنین درخواست کردند (منوچهرمحمدی، 313). تروتسکی به عنوان برجستهترین نماینده تفکر صدور انقلاب، در برابر نظریه استالین مبنی بر بنای سوسیالیسم در یک کشور، معتقد به نظریه انقلاب دائمی بود (فلاح نژاد، 45).
در رویکرد امام خمینی(ره) نیز، صدور ارزشهای انقلاب به عنوان نقشه راه توسعه حوزه نفوذ اسلام و تحقق آرمانهای بزرگی چون آزادی، استقلال و رفاه جهانی معرفی و اتخاذ شده است (صحیفه امام، ج13، 281 و ج21، 81) در این منظر صدور، زمینهساز قیام مصلح کل و منجی عالم و جهانگیری اسلامی است( همان، ج20، 345). در این راه از تبلیغات منفی و اتهامات دشمنان باکی نیست (همان، ج21، 81).
رویکرد جهانگرایی امام از نوع انقلابهای غیرفرقهای، جهانی و در سطح انقلابهای فوقانی است و این منبعث از ماهیت نظری و ایدئولوژیک آن است که به علت جهانشمول بودن نمیتواند در مرزهای ملّی محصور شود (دهشیری، 1380، 83). ایدئولوژی اسلامی، از نوع انسانی و مبتنی بر فطرت عمومی است، لذا مخاطب آن، ابناء بشر است و نه طبقه یا گروه خاص (مطهری، 1382، 74). صدور، در یک وظیفه قرآنی ریشه دارد که مسلمانان را در جهت تحقق و تبلیغ پیام الهی در سراسر گیتی فرا میخواند همانطور که در عصر صدر اسلام توسط پیامبر و خلفای پس از ایشان در تفکیک بین دارالاسلام و دارالکفر، دعوت و سپس فتوحات با ماهیت صلح اسلامی صورت گرفت. لذا ایده جهانگرایی و صدور انقلاب در رویکرد امام در ایدئولوژی اسلامی و فرهنگ سیاسی ایرانی- اسلامی ریشه دارد. آرمان استقرار جامعه پاک و عادلانة جهانی موجود در فرهنگ سیاسی ایران باستان و اسلام بخصوص تشیع، زمینهساز این نوع رویکرد است (اسپوزیتو، 1388، 47و62- 58).
در دیدگاه امام، نقشه صدور در قالب یک تصمیم راهبردی ظاهر می شودکه ناظر بر بقاء بلندمدت رویکرد جهانگرایانه نظام و ارتقاء آن در محیط رقابتی و متخاصم بینالمللی است. این راهبرد، هم نقش حیاتی در بقاء مرکزیت و هم در گسترش تفکر آن دارد.
ویژگیهای یک مدیریت راهبردی شامل تدوین چشمانداز، تعیین اهداف بلندمدت، تدوین راهبرد و اجرای آن و ارزیابی عملکرد و همچنین فرآیند یک تصمیم راهبردی شامل مراحل آگاهی از فرصتها و تهدیدها، شناخت مسئله، فرمولهسازی، تعیین راهکار و اجرا و بررسی آن هم مبتنی بر باورها و آموزههای اسلامی که نشان دهنده ارتباط دین و تصمیمگیری است (گودرزی، 1386، 39، 42- 41 و88- 87) به خوبی در رویکرد امام و راهبرد ایشان دیده میشود.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که در رویکرد جهانگرایانه انقلاب، چه نسبتی بین این مسئولیت فرا ملی با منافع ملی دولت اسلامی برقرار میشود؟
باید گفت از منظر امام خمینی، صدور انقلاب یک راه است با دو وجه راهبردی (پروانه، 1387، 236-229). اولاً یک راهبرد دینی است، بدین معنا که نقشه راه، جهانگرایی اسلامی و زمینهسازی تحقق جهانگیری و جهانداری آن است. این یک تکلیف تعطیلناپذیر برای مسلمین و بهخصوص دولتهای اسلامی است. این وجه اصلی راهبرد صدور است. ثانیاً صدور، یک راهبرد ارزشمند ملّی است بدین معنا که خود عامل حفظ مرکزیت جریان جهانگرایی اسلامی(اسپوزیتو، 1388، 65) یا همان امالقری است. امام خمینی معتقد است که اگر این نقطه کانونی(امالقری) در بسته بماند و در مرزهای جغرافیایی محبوس شود، قطعاً شکست خواهد خورد (صحیفه امام، ج12، 203، ج15، 239-238) لذا این الهامبخشی جهانی عامل توسعه عمق راهبردی امالقری است (محمدی، 1387، 12) که با کمترین هزینه، مرزهای قدرت نرم و سخت آن را گسترش داده و پشتیبانی قابل اتکایی را برای خود ایجاد میکند (حشمت زاده، 1385، 288) و خطوط خطر را از مرزهای انقلاب اسلامی به عنوان هسته مرکزی دور و عامل بازدارندگی دفاعی و صیانت از موجودیت آن است (صحیفه امام، ج12، 203 و ج 15، 239- 238).
عمق راهبردی به معنای توسعه حوزه نفوذ، نقطه قوت برای خود و تهدید برای رقیب محسوب میشود و نقش بازدارندگی را برای دارنده آن بازی میکند. این مقوله در ابعاد جغرافیایی و ژئواستراتژیک، سیاسی، اقتصادی و دفاعی- امنیتی هماره از طرف قدرتها به عنوان یک راهبرد دنبال شده و میشود (محمدی، 1387، 12). در دوران مقارن با امام خمینی و قیام ایشان نیز، این راهبرد در سطح بینالمللی به شدت دنبال میشد که شکلگیری پیمانهایی همچون ناتو، ورشو، سیتو و سنتو، طرح مارشال، پیمانهای منطقهای مختلف و به طور عام شکلگیری دو بلوک شرق و غرب در این راستا بود (نقیب زاده، 1369، 209- 202).
امام خمینی ضمن توجه به ابعاد مذکور در راهبرد فوق، معتقد است که بُعد معنوی جهانگرایی اسلامی، بُعد اصلی آن است (صحیفه امام، ج13، 90). این امر به ماهیت این رویکرد برمیگردد. جذابیت در شعار، اهداف، روش، محتوا، نتایج حاصله و بخصوص سابقه مشترک دینی، اجتماعی، تاریخی و محیطی امالقری با سایر بلاد اسلامی (حشمت زاده، 289)، عوامل شکل دهنده عمق معنوی راهبردی این هسته مرکزی است.
در نتیجة شکلگیری این عمق راهبردی، بخش زیادی از نیرو و انرژی دشمنان صرف حصر اسلامگرایی در سایر کشورها شده و لذا از تمرکز بر نقطه کانونی این جریان یعنی انقلاب اسلامی به دور میمانند و این تأمین کننده حاشیه امنیت امّالقری است (همان،288).
لذا در پاسخ به سؤال فوق بایدگفت، چهره دینی راهبرد صدور، بُعد تکلیفی است و وجه ملّی آن، جنبه ابزاری دارد. در حقیقت این الگوی بسطمحور منتقد الگوهای حفظمحوری همچون رویکردهای ملیگرایی، واقعگرایانه و امالقری است و معتقد است یک رابطه نفع دو طرفه بین مسئولیتهای فرا ملی انقلاب اسلامی با منافع ملی آن وجود دارد (پروانه، 1387، 237-231). این از نقاط قوت سیره نظری و عملی امام خمینی است که بین آرمان و واقعیت و بین اهداف ایدئولوژیک و ملّی و درون و برون حکومت اسلامی سازگاری ایجاد میکند. اصولاً امام به یک معنا، اهداف ملّی و جهانی را در طول هم دانسته و بین آنها تناقضی قائل نیست. در یک سخن، در نظر امام، نشر آرمانها، ارزشها و برنامههای انقلاب به دنیا، هم ضروری صیانت از این هسته مرکزی رویکرد جهانی و هم لازمة موفقیت جهانگرایی اسلامی است.
نوع رویکرد جهانگرایی امام خمینی و نگاه جهانی ایشان، نشان دهندة ماهیت فرهنگی صدور در سیره ایشان است. وی هدف صدور را نشر ارزشهای انسانی و عمومی بشریت در جهان برمیشمرد (صحیفه امام، ج13، 281،95 و 488- 486، ج12، 147). از طرفی بر مبنای اصل اختیار در پذیرش که در اسلام به آن تصریح شده است، امام بر اساس نوع انسانشناختی و معرفتشناختی خود، بیان میدارد که به دنبال اشاعه ارزشهای خود از طریق ایجاد شناخت و بیداری در مردم دنیا است (همان، ج10، 242و ج13، 281). لذا صدور مبتنی بر قدرت نرم اسلام است. استفاده از قدرت سخت همچون اقدام نظامی و فتنه انگیزی، جایگاهی در این راهبرد ندارد (همان،ج 13،281، ج15، 321 و سید علی خامنه ای(رهبرانقلاب)، سخنرانی در سالگرد امام خمینی، 14/3/87). مؤلفههای اصلی قدرت این جریان مبانی فکری، عقلانی، فطری و آرمانها و ارزشهای همهگیر و وابستگی به پشتوانه مردمی آن است. بر همین اساس نیز یک جهاد فکری را پیشروی خود قرار میدهد (فارسی،314 و صحیفه امام، ج 3، 207 و ج 15، 307).
در منظر امام، صدور با سر نیزه، نه ممکن است و نه مطلوب (همان، ج 13، 488 و ج18، 157). این ماهیت صدور، به مثابه اصالت فرهنگ در رویکرد جهانگرایی اسلامی ایشان است. چنین رویکردی به دنبال نشر و انتقال معنویت و تجربیات خود میباشد (همان، ج13، 90 و ج5، 171).
نامه معروف امام خمینی به گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، مؤید این ماهیت است. امام در آن نامه اظهار میدارد که شرق و غرب، هر دو به علت فقدان ارزشهای معنوی در هم شکستهاند و راه نجات نیز، پرکردن این خلأ با ارزشهای اعلامی اسلام است. پتانسیل موجود در این آیین، توانایی توفیق در این راه ایجاد کرده است (اسپوزیتو، 1388، 64- 62 و 93). تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بخصوص بر کشورهای اسلامی نیز فکری و ایدئولوژیک بوده است. شکلگیری، توسعه و تقویت احیاگری اسلامی و اعتقاد به برنامه اسلام برای اصلاح سیاسی و اجتماعی مهمترین نتیجه این انقلاب در بیرون مرزهای خود بوده است (همان، 332- 331).
در صدور، سه گروه هدف مورد توجه هستند: در سطح نخست، ملتها مخاطب پیام هستند. در این سطح، با ایجاد بیداری در مردم و وحدت درونی آنها (صحیفه امام، ج10، 243- 242، ج 13، 281 و ج 16، 325) مشروعیت دینی و مردمی دولتهای نامشروع، وابسته و ناکارآمد استبدادی و استعماری به چالش کشیده شده و تلاش میشود احساس نقشآفرینی در ساختار قدرت و لزوم حرکت در جهت احقاق حقوق پایمال شدهشان را ارتقاء بخشد (حشمت زاده، 291- 290) چنانکه حتی از کلیساها هم ناقوس مبارزه با استکبار و ظلم به صدا درآید (صحیفه امام، ج 21، 82). در منظر امام، همه ملتها باید در مسیر آزادی وعدالتخواهی قرار گیرند (همان، ج 6، 503- 502 و ج20، 473). البته ملل مستضعف و مسلمانان در مرکز این توجه هستد (همان، ج11، 110، ج 12، 221 و ج 19، 333).
گروه دوم هدف، جنبشهای رهاییبخش بخصوص از نوع اسلامی در سطح جهان است (همان، ج12، 32، ج14، 77، ج20، 118و اسپوزیتو، 70). این جنبشها، نقطههای جوشش مبارزه علیه استکبار و ظلم جهانی و توسعه آن است. در سطح جنبشها و نهضتهای سیاسی، اجتماعی و شبه نظامی به عنوان مقولهای بین دولت- ملّتی، در جنبهای ایجابی باید به تأسیس، توسعه و تحکیم نمونههای موافق با جریان جهانگرایی اسلامی به عنوان جریانهای آزادیخواه و ضد استکبار کمک و در جنبه سلبی، در جهت اصلاح و یا تضعیف، تجزیه و تبدیل و تنافر و واگرایی موارد احتمالی مخالف ایدئولوژیکی یا مبارزاتی با انقلاب اسلامی تلاش کرد. بخصوص در میان اسلامگرایان ترویج ایده اسلام سیاسی که خواهان بخش یا تمامی قدرت سیاسی است، باید مورد توجه قرار گیرد (حشمت زاده، 1385، 291).
گروه سوم مورد نظر در صدور، دولتها هستند (صحیفه امام، ج13، 281 و ج 14، 226). دولتهایی که یا در استضعاف نگه داشته شدهاند و یا در زیر یوغ قدرتهای استعماری گرفتار شده و خواسته یا ناخواسته مجری خواستههای آنان هستند. امام معتقد است باید در جهت بیداری این دولتها، آشتی دادن بین آنها با ملّتها، مردمی شدن (همان، ج 13، 96، ج 15، 169، ج 7، 118 و ج 19، 483) و اتحاد داخلی، آنها را در مسیر مبارزه جهانی علیه دشمنانشان قرار داد (همان، ج 12، 227 و ج10، 284).
این تأثیرگذاری در سطح افکار، رفتار، روابط و ساختار گروههای هدف سهگانه مدنظر است چه از نوع همگرایی و همراهی یا از نوع واگرایی و جدایی (حشمت زاده، 294). البته باید توجه داشت که امام در هر یک از سطوح سه گانه توجه خاصی را به طبقه روشنفکران و نخبگان دارند (صحیفه امام، ج 18، 342، ج 17، 80 و ج 19، 21) و به لحاظ جغرافیایی نیز جهان اسلام را در مرکز و اولویت این برنامه قرار میدهد(همان، ج 11، 105- 104، ج 19، 344، ج 20، 340 و 318، ج 13، 21 و ج 21، 91).
اصل اول در صدور، « دعوت » است. همانطور که گفته شد به علت ماهیت فرهنگی، صدور بر اساس دعوت و تبلیغ آموزههای انسانی، اسلامی و انقلابی صورت میگیرد (همان، ج 18، 158). لذا تا رسیدن به آرمان و مطلوب نهایی، ضمن به رسمیت شناختن مرزهای جغرافیایی، عقیدتی و فکری، تلاش میشود با توافق نسبی روی قدر مشترکها، ضمن انتقال پیام و رسالت جهانی خود، توافقات اصولی با گروههای هدف حاصل شود (عمید زنجانی، 1376، 132- 131).
« تدرّج »، اصل دیگر صدور در سیره امام خمینی است. چنان که امام ابتدا به دنبال انقلاب درونی و بیداری مخاطبان بخصوص ملّتها (صحیفه امام، ج 13، 281 و ج 18، 342) و دعوت به اصلاح و انقلاب زبرین در هیأتهای حاکمه میباشد. آنگاه در مراحل بعدی به اقدام عملی و انقلاب اجتماعی دعوت مینماید (دهشیری، 1380، 49).
« سلب و ایجاب » اصل دیگری است. جهانگرایی اسلامی از یک طرف به نفی مهمترین دشمنان و مشکلات مرکزیت خود، جهان اسلام و جامعه جهانی همچون ارتجاع، استبداد، استعمار و... میپردازد و از طرفی دیگر با ارائه یک الگوی موفق از جامعه دینی، بر لزوم بیداری، احیای اسلام ناب، اتحاد مسلمانان و مستضعفان، برپایی حکومتهای اسلامی و...تأکید میکند (حشمتزاده، 1385، 69).
در دنیا بخصوص جهان اسلام، به دلیل آشنایی قبلی با جریانهای اصلاحی و جنبشها، زمینه فکری نسبتاً مناسبی جهت رویارویی با جریان جهانگرایی اسلامی وجود دارد. ضمن اینکه مشترکاتی نیز با انواع گذشته دارد. لذا تقاضای اسلامی و جهانی وجود دارد (همان، 16 و صحیفه امام، ج20، 336 و ج 16، 62 و 188). در منظر امام، باید عرضه نیز متناسب با این تقاضا و ویژگیها و مختصات آن با رعایت همان اصول گذشته باشد. لذا هماهنگی عرضه و تقاضا، یکی دیگر از اصول این رویکرد برونگراست. از همین اصل نیز این ویژگی روشن میشود که ماهیت اثرگذاری هسته مرکزی بر پیرامون، هم ارادی است و هم طبیعی و غیر ارادی. ارادی بدین معنی که مرکزیت جریان به وسیله ابزار و روشهای مختلف تلاش دارد بر هدف تأثیر گذارد. اما از طرفی به دلیل همین تقاضای بیرونی، عرضه تنها مبتنی بر خواست و اراده مرکزی نیست (حشمتزاده، همان و صحیفه امام، ج 13، 93 و ج 14، 56). پیوستگی امور انسانی و گسترش ارتباطات چنان است که صدور از حوزه مجوز داخلی و خارجی بیرون رفته و خواسته یا ناخواسته به صورت طبیعی صورت خواهد گرفت (همان، ج 15، 321، ج 16، 81 و ج 21، 85).
اصل دیگر، شریف بودن ابزار و روش در این راه است. در منظر امام، استفاده از هر ابزار و روشی در راه هدف جایز نیست و با رعایت صبغه فکری و فرهنگی و متناسب با اهداف و مخاطبان و در نظر گرفتن شرایط محیطی میتوان از ابزارهای مشروع استفاده کرد. لذا استفاده از روشهای تحکمی مانند ابزار نظامی و تعرض به حاکمیت ملی سایر کشورها در راهبرد صدور امام جایگاهی ندارد. نمونه بارز این سیره، دستور ایشان به بازگشت سپاه محمدرسول الله(ص) ازخاک لبنان است.
در رویکرد امام، روش صدور در عنوان اصیل تبلیغ نمایان میشود (همان، ج13، 448، ج 14، 59 و ج18، 72) که تلاش میکند ذهن و عمل مخاطبان را در جهت خاصی هدایت کند. البته در تبلیغات، برخلاف دیپلماسی، بیشتر، ملتها مورد خطاب قرار میگیرند تا حکومتها، که معمولاً هم این امر مقبول دولتها نیست (جوزف فرانکل، 1369، 184-180). این جریان، مبلّغ دینی است که بزرگترین رهآورد و معجزه آن برای بشریت از جنس کلام، معرفت و گفتگوست. لذا لزوماً روش بینشی و فکری را در پیش میگیرد. از طرفی مانایی آثار تبلیغ به علت تعامل با باورهای انسانها بسیار بیشتر از روشهای دیگر است (صحیفه امام، ج 18، 243، ج 14، 306 و 117، ج 15، 214 و ج 16، 113).
این روش به لحاظ سلبی به دنبال مقابله با تبلیغات منفی دشمنان علیه اسلام راستین و خارج کردن آن از غربت است (همان، ج14، 358، ج 19، 230 و امام خمینی، ولایت فقیه، 11- 10). ایجاب تبلیغی نیز به دنبال باز نمایش چهره نورانی اسلام و آرمانهای جهانگرایی اسلامی و چشاندن میوه شیرین اسلام به جهانیان بخصوص مظلومان و مستضعفان، مسلمانان و نمایاندن قدرت اسلام برای رهبری آنان در مقابل ابرقدرتهاست (صحیفه امام، ج 2، 282، ج 9، 281و ج16، 131 و 44).
این نوع تعامل روشمند، در دو سطح صورت میپذیرد (همان، ج 11، 31). یکی سطح غیر رسمی، گسترده و البته اصلی که در رابطه با توده مردم و ملتها شکل میگیرد. این روابط بین ملیتی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است (همان، ج 16، 24 و 44). سطح دیگر روابط رسمی بین دولتی و دیپلماتیک است (همان، ج 14، 57 و ج 19، 93).
از سوی دیگر، تبلیغات منحصر در صورت نظری نمیشود، بلکه یک جنبه مهم و بسیار تأثیرگذار در جریان جهانگرایی اسلامی، تبلیغ عملی و رفتاری است (همان، ج 16، 512 و 413). از ویژگیهای حسن فعلی در این راه رعایت اخلاق اسلامی و خوش رفتاری، انطباق رفتار و گفتار و حفظ وحدت و انسجام درونی است (همان، ج 15، 422، ج 13، 288و ج 17، 383). حسن فاعلی و اخلاص نیز عامل مهمی در جلب توفیقات الهی و پیروزی در این مسیر است چرا که هدف این راهبرد، از سنخ قدرتطلبیهای شخصی نیست بلکه برپایی اسلام در جهان حق همه بشریت است (همان، ج 18، 226، ج 19، 28، ج 5، 437، ج 13، 281 و ج 20، 17).
امام خمینی معتقد است باید از همه ابزارهای مشروع متناسب با رویکرد فرهنگی تبلیغی صدور استفاده کرد. این ابزارها دارای همخوانی با شیوه تبلیغی است. تأسیس نهادهایی برای پیگیری صدور در حوزههای معرفتی، اندیشهای، هنری و... همچون سازمان تبلیغات اسلامی، حوزههای علمیه فراملّی، بنیاد فارابی و ...به عنوان ابزارهایی که بدون واسطه به الگوسازی و انتقال صدای انقلاب میپردازند، در این راستاست (اسپوزیتو، 1388، 9). رسانه و ارتباطات از مهمترین این ابزارهاست. استفاده از فنآوری نوین رسانهای و ارتباط جمعی همچون رادیو، تلویزیون، مطبوعات و ... در برد خارجی مورد تأکید امام بوده است (صحیفه امام، ج 11، 240 و ج 13، 486).
اجتماعات مختلف با حضور اقشار مردمی و اندیشمندان نیز میتواند نقش بسیار مؤثری در پیشبرد اهداف صدور داشته باشد. حج اسلامی دارای پتانسیل بسیارمناسبی است (همان، ج13، 325 و ج 18، 91). پدیده نوین و در حال رشد جهانگردی نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اهمیت این نوع از ارتباطات محسوس و نفس به نفس و دوسویه در این است که پیام به صورت گسترده، کامل، با سرعت بسیار بیشتر و در عین حال با خلوص بالاتری قابل انتقال است. لذا با رویکرد فرهنگی و دینی در جهانگردی می توان توفیقات بسیاری در این راه کسب کرد (گودرزی، 92- 90).
مبادلات علمی و نظری نقش مهمی در انتقال پیام به نخبگان هدف دارد. اعزام دانشجو و مبلّغ، برگزاری سمینارها و کنفرانسها، مبادله هیأتهای علمی و حتی ورزشی و هنری باید مورد توجه قرارگیرد (صحیفه امام، ج 3، 207، ج 15، 128، ج 18، 151و105، ج 14، 56 و اسپوزیتو، 1388، 71- 70).
در دیدگاه امام، دستگاه دیپلماسی و نمایندگان سیاسی و فرهنگی در خارج از مرزهای ملّی در ارائه تصویری مناسب و واقعگرایانه از مرکزیت امالقری وظیفه بسیار مهمی بر عهده دارند. در این میان هماهنگی این نهادها با هم ضروری است (همان، ج 13، 490، ج 16، 46 و ج 14، 59 و57- 55).
امام همچنین قائل به استفاده از ابزارهای اقتصادی - در صورت نیاز- در این راهبرد است. حمایت اقتصادی از جریانهای همسو و جنبشهای آزادیبخش و اسلامی و استفاده از منابع قدرت همچون نفت به عنوان یک سلاح سیاسی نیز مورد توجه ایشان است (همان، ج 14، 77 و ج11، 111- 110، ج 12، 138، ج 5، 74 و ج 3، 2).
یک نکته اساسی در اندیشه امام در این حوزه این است که ایشان نقش محوری و مسئولیت اصلی را در توسعه و فراگیری صدور، بر عهده فرهیختگان علمی حوزه و دانشگاه میداند (همان، ج18، 105- 103). اولاً به واسطه تواناییهای علمی آنان و ثانیاً اثربخشی بیشتر تبلیغات گروهها و عناصر غیررسمی در برقراری ارتباط، آگاهیبخشی، ترویج و دعوت (اسپوزیتو، 70و 86). این امر روشنگر هرچه بیشتر ماهیت رویکرد امام به مقوله صدور انقلاب است.
امام همچنین ضمن بیان موانع اصلی صدور، بر رفع آنها تأکید میکند. محبوس شدن این جریان در مرزهای ملّی (صحیفه امام، ج12، 203)، تغییر هویت و حتی نابودی کامل آن به عنوان هدف دشمنان (همان، ج 21، 91- 90، ج 14، 500 و ج20، 334- 333) از راههای گوناگون از جمله اتحاد ضد صدور در منطقه میان کشورهای وابسته و انجام اقدامات گوناگون حتی نظامی(همان، ج 14، 523، ج 16، 36 و517 و ج 19،30)، ضعف در امر تبلیغ و کوتاهی در آن(همان، ج 14، 57- 56) از جمله این موانع است.
روحالله کارگر رمضانی و « اسپوزیتو » اشکال مطرح میکنند که اگرچه در دیدگاه امام خمینی استفاده از وسایل قهرآمیز آن هم برای دفاع از خود مجاز و اصل مقبول است. اما در اندیشه دفاعی ایشان، حوزه دفاع مربوط به همه دارالاسلام است و محدود به مرزهای ملی نیست چنان که به مسلمانان پیام میدهد اگر دولتهایشان حاضر نشدند بر اساس مضامین اسلام رفتار کنند، با آنها ستیز کنند و از چیزی نترسند. آنها بیان میدارندکه این، نشان دهنده جواز مبارزه مسلحانه و قهرآمیز در صدور است (اسپوزیتو، 1388، 68- 66 و 330).
در پاسخ به این برداشت باید گفت که منظور امام خمینی از ستیز با حکومتهای ضد اسلامی، حضور نیروها و اقدام مستقیم انقلاب اسلامی ایران در مرزهای ملی سایر کشورها نیست، بلکه دعوت به اقدام توسط خود مردم آن کشورهاست و آن هم با توجه به نوع رویکرد امام از نوع انقلاب نرم و فرهنگی.
آخرین نکته در موضوع صدور، تعهد امام به رویکرد جهانگرایی و صدور تا پایان عمر خود است. حکم ایشان در مورد ارتداد سلمان رشدی مؤید این مطلب است (همان،55). مهمترین تأکیدات امام بر لزوم و تداوم صدور در اواخرحیات شریف ایشان بوده است.
1- دراندیشه امام خمینی، انقلاب اسلامی، جهانگراست. بدین معنا که تلاش در جهت گسترش حوزه نفوذ اسلام در دنیا و زمینهسازی برای جهانگیری آن به دست امام موعود، مسئولیت اصیل دولت اسلامی برآمده ازچنین انقلابی است. لذا ایشان با توسعه وظایف نظام اسلامی، درکنار اهداف ملی، قائل به مجموعهای ازمسئولیتهای فراملی برای چنین دولتی در دو سطح جهانی و دنیای اسلام است. ایشان مانند اغلب انقلابها، نقشه راه این رویکرد برونگرا را در عنوان صدور انقلاب تعریف و طراحی میکند.
اما صدور در اندیشه و عمل امام خمینی نسبت به سایر انقلابها، دارای مختصات ویژه خود است. این اختصاصات، ریشه درآموزهها و فرهنگِ سیاسیِ ایرانیِ اسلامی دارد که آرمان آن استقرار جامعهای پاک و عادلانه در جهان است. بنابراین صدور انقلاب در رویکرد امام به لحاظ ماهیت، اصول، ابزار و روش و ... دارای ویژگیهای متفاوتی نسبت به سایر رویکردها و دیگر نمونههای تاریخی انقلابهاست.
در رویکرد امام، جهانگرایی اسلامیِ مبتنی بر فطرت و عقلانیت، به دنبال نشر ارزشهای انسانی و الهی از طریق بیداری و شناخت در مردم دنیاست. این امر مشیر به ماهیت فرهنگی صدور در منظر امام است. ملتها، جنبشهای رهاییبخش و دولتها به نسبتهای مختلف، گروههای هدف صدور هستند.
دعوت، تدرّج، سلب و ایجاب، تناسب عرضه و تقاضا و شرافت ابزار، ازمهمترین اصول صدور در اندیشه امام هستند. روش صدور، منبعث از ماهیت آن، در عنوان اصیل تبلیغ تبلور مییابد که به لحاظ سلبی به مقابله با تبلیغات منفی و به لحاظ ایجابی در پی نمایش چهره نورانی اسلام و نظام دینی است.
2- در رویکرد امام، نقشة راه صدور در قالب یک راهبرد دو زیست ظاهر میشود. وجه اول صدور، یک راهبرد دینی است که از یک وظیفه اسلامی نشأت میگیرد. یکی از دلایل قائلین به ضرورت نظم سیاسی در عصر غیبت که امام از جملة آنهاست، پیگیری همین تکلیف دینی یعنی گسترش اسلام در دنیاست. مسئولیتی که تعطیلبردار نیست و نمیتوان تمامیت وظیفه را به عهده موعود گذاشت.
وجه دوم آن، این است که صدور یک راهبرد ارزشمند ملی است. بدینمعنا که صدور انقلاب با توسعه عمق استراتریک نظام اسلامی، عامل صیانت از کشور اسلامی است. در این راهبرد، وجه دینی، بُعد تکلیفی و وجه ملی، بعد ابزاری را در رویکرد جهانگرایانه نمایش میدهد. این از ویژگیهای ممتاز اندیشه امام است که با آرمانگرایی واقع بینانه، با ردّ تزاحم ظاهری مسئولیتهای فراملی و منافع ملی، بین آنها پیوند میزند و یک رابطه نفع دو طرفه برقرار میکند.
بهره: نگارنده معتقد است که اولاً همه باورمندان به راه امام و به خصوص نهادهای دارای مأموریت خاص، نیازمند درک کامل و صحیح از راهبرد صدور امام و اشاعه این معرفت در بین اقشار مردم در داخل و سایر ملتها و دولتها در دنیا هستند. انقلاب اسلامی به دنبال کشورگشایی از نوع استعماری نیست بلکه در پی اشاعه تفکر متعالی خود است. از همین جا روشن است که نقش اساسی در این راه بر عهده نهادها و نخبگان علمی فرهنگی است. ثانیاً موفقیت در راهبرد صدور انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت فرهنگی آن، رابطه مستقیمی با کارآمدی نظام سیاسی برآمده از چنین انقلابی دارد. در صورتی پیام رهاییبخش، متعالی و الهی انقلاب اسلامی مورد پذیرش سایر ملتها قرار خواهد گرفت که بتواند یک الگو (نمونه و شاهد) از موفقیت نظام سیاسی برآمده از آموزههای دینی ارائه دهد. لذا پس از طی مراحل وقوع و تثبیت انقلاب، کارآمدی مرحله دشوار بعدی است که لازم است ابتدا نسبت به تبیین تئوریک آن بر مبنای دیدگاه امام خمینی(ره) پرداخته شود. هر دو موضوع مورد اشاره در این بهره نشان میدهد که باز هم راه ما از علم میگذرد.