تأثیر انسان شناسی بر اخلاق شهروندی

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسنده

دانشجوی دکتری علوم سیاسی

چکیده

پژوهشگر در این مقال بر این باور است که سرشت انسان همواره میل به اعمال نیک و پسندیده دارد، لذا شناخت صحیح حقیقت وجودی انسان باعث می‌شود تا شهروند رفتار و اعمال خود را به گونه‌ای تنظیم کند که با سرشت پاک او سازگار باشد و موجب سعادت و نیک‌بختی او شود. از آنجایی که اخلاق از ضروری‌ترین نیازهای جامعه انسانی است و بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی ریشه اخلاقی دارد، می‌توان اصلاح اخلاق را زیربنای اصلاح جامعه دانست.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The affect of man's self-knowledge on citizenship ethics

نویسنده [English]

  • Abdolhamid Gholaminiya
چکیده [English]

In the paper, it has been argued that human nature inclines toward good and reasonable actions. A full and true knowledge of one's own nature would lead to appropriate conduct and, finally, to one's happiness. As morality is counted among the most vital needs of society of which many social and individual problems originate, ethical education is necessarily taken as the unique foundation for the improvement of society.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Social Ethics
  • citizen morality
  • Self-knowledge
  • social improvement

مقدمه

اخلاق از مهم­ترین حوزه­های مورد تأکید همه ادیان آسمانی است و همواره یک قلمرو مهم در زندگی اجتماعی و معرفتی فرد شناخته می­شود و یک ضرورت برای جامعه است. پیشرفت شتابان علوم تجربی و توسعه فناوری طی چند دهة گذشته، ضمن بهره­مندی بشر از آثار مثبت آن، امکانات متنوعی را در ابعاد مختلف برای متمرکز ساختن انسان در لذت­های مادی و حیوانی فراهم، و از این طریق جوامع بشری را با خطر ویران­گر نابودی ارزش­های معنوی و اخلاقی مواجه ساخته است. این امر می­تواند زیان­های جبران­ناپذیری را در زندگی فردی و اجتماعی انسان داشته باشد. بر این اساس، توجه به اخلاق شهروندی برای حفظ کیان جامعه امری حیاتی خواهد بود.

منظور از اخلاق شهروندی، مجموعه­ای از مبانی، معیارها، بایدها و نبایدها و هنجارهایی است که بر رفتار، روابط و مناسبات اجتماعی شهروندان حاکم است و چنانچه مورد هجمه قرار گیرد، سعادت و کمال انسان به شدت آسیب می­بیند و نابود می­شود. زیرا رشد، تعالی و تکامل انسان تنها زمانی میسر و محقق خواهد شد که شهروند در سایه پرورش فضائل اخلاقی، به اصول ارزشی و مقررات اجتماعی برگرفته از اندیشه الهی و مکتب انسان ساز اسلامی مقید و پای­بند باشند.

بدون تردید بسیاری از مشکلات خرد و کلان جامعه به بحران­های اخلاقی باز می­گردد که در پیدا و پنهان روح و ذهن شهروندان راسخ شده است. به تعبیر دیگر، بسیاری از مشکلات در سطح فردی، خانواده­ای، اجتماعی و بسیاری از ناهنجاری­های جامعه ناشی از دور شدن انسان از فضائل انسانی است. امری که توجه مؤکد نخبگان و مصلحان را می­طلبد.

اهتمام به این موضوع مهم یک اصل اساسی و از اهداف و آرمان­های مهم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است و برای تحقق آن، برنامه­ریزی­های فراوانی از طرق و در زمینه­های مختلف صورت گرفته یا در حال انجام است. اما توجه بیشتر به این موضوع، به خصوص در شرایط حساس کنونی که جامعه اسلامی و شهروندان آن مورد هجوم فرهنگی بی­امان قرار دارند ضرورتی اجتناب­ناپذیر است.

هدف این نوشتار آن است که نیاز اساسی جامعه شهری به اصول ارزشی و اخلاق شهروندی را آشکار سازد. از این رو، پرسش مقاله این­گونه سامان می­یابد: آیا شناخت فضائل و کمالات و ابعاد وجودی انسان می­تواند موجب توسعه و تعمیق معنویت و پرورش اخلاق شهروندی گردد؟

 

مفهوم و منزلت شهروند

شهروندی نوعی حق است که از یک طرف توسط شهروندان و دولت به رسمیت شناخته شده و از سوی دیگر نوعی وظیفه است که همه آحاد جامعه نسبت به هم­نوعان خود دارند: کسی که اهل یک شهر یا کشور باشد و از حقوق متعلق به آن برخوردار شود (امینی، 1377، 349).

مفهوم شهروندی در مسیر تطور تاریخ بشر، متحول شده و در دوران­های مختلف تفکر سیاسی برداشت­های خاصی از آن شده است. امروزه می­توان شهروندی را وضعیتی دانست که اساس آن عضویت کامل فرد در اجتماع است و صاحبان این وضعیت، حقوق و تکالیف برابر دارند. از این جهت حقوق شهروندی در سه حوزه مطرح است: حقوق مدنی شهروندی، حقوق سیاسی شهروندی و حقوق اجتماعی شهروندی.

اسلام به شهروند نگاه ویژه­ای دارد؛ در واقع خداوند انسان را موجودی اجتماعی آفریده است که در اجتماع از همه مواهب بهره­مند باشد: «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا» و در عین حال که به حقوق و وظایف انسان نگاه همه جانبه­ای دارد، کرامت و فضایل انسانی را عوامل مهم در جهت بازدارندگی از انحراف و یک اصل ضروری و عاملی مهم برای رشد، تعالی و سعادت شهروند جامعه اسلامی می­داند.

 

چیستی اخلاق و اخلاق شهروندی

قبل از ذکر ویژگی­های اخلاق شهروندی لازم است به توضیح اخلاق و جایگاه ممتاز آن در اندیشه عالمان و اندیشمندان داشته باشیم؛

«خُلق» در لغت به معنای «صفت پایدار و راسخ»، یعنی ملکه و اخلاق بر مجموعة اینگونه صفات اطلاق می­گردد. اخلاق، اختصاص به صفات نیکو و پسندیده نداشته و شامل صفات زشت و ناپسند نیز می­شود؛ همان­طور که بعضی انسان­ها دارای خلق نیک سخاوتند و برخی دیگر گرفتار خلق ناپسند بخل می­باشند (مصباح، 1386، 15).

فروید در تعریف اخلاق می­گوید: اخلاق محدود کردن غرایز به منظور پیشرفت تمدن است یعنی غرایز را باید در حیطه عقل محدود کرد تا به تمدن و اجتماع آسیبی وارد نیاید.

ابن­مسکویه در کتاب "تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق" می­گوید: خلق همان حالت نفسانی است که انسان را به انجام کارها دعوت می­کند بدون آنکه نیاز به تفکر و اندیشه داشته باشد.

علامه طباطبایی در تعریف اخلاق می­نویسد: اخلاق، ملکة نفسانی است که افعال به آسانی و بدون تأمل و درنگ از آن صادر می­شود (نصر اصفهانی، 46).

اخلاق بنابه تعریف شایع آن، مشتمل بر فضائل و رذایلی است که بعد روحانی انسان را شکل می­دهد و منشأ بروز رفتارهای متناسب با آن می­شود (قربانی، 135).

با توجه به تعاریف ذکر شده، اخلاق مجموعه­ای از صفات نفسانی و اعمال و رفتار اختیاری است که بستگی به خوب و بد آن و انجام پسندیده یا ناپسند آن، نقش بسیار مهمی در سعادت و رستگاری یا شقاوت افراد اجتماع و شهروندان دارد.

بنابراین اخلاق شهروندی عبارت است از: مجموعه­ای از مبانی و معیارها، بایدها و نبایدها و هنجارهایی که بر رفتار، اعمال، روابط و مناسبات اجتماعی شهروندان حاکم است و به لحاظ اهمیت از موضوعات مهم زندگی شهروندان محسوب می­شود که با گذشت زمان و در نتیجه پیشرفت علوم و فناوری­های جدید و ترویج فرهنگ­های مختلف و نیز رشد شهر نشینی و آشکار شدن نیازهای جدید مادی و معنوی انسان، ضرورت آن بیشتر احساس می­شود.

در واقع اخلاق شهروندی، اصولی است که سبب رعایت حقوق فردی و اجتماعی و تکلیف نسبت به دیگران، پیروی از قوانین و مقررات اجتماعی، احساس مسئولیت نسبت به هم­نوعان و ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی در همة صحنه­های تلاش و فعالیت­های گوناگون می­گردد، ملکه نفسانی و صفت پایدار شهروند را تشکیل می­دهد. بر این اساس اخلاق شهروندی در ابعاد موضوعی مختلف از جمله اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، اخلاق اقتصادی، اخلاق سیاسی، اخلاق خانواده، اخلاق دولت مردان، اخلاق کارگزاران، اخلاق مدیران، اخلاق رسانه و مطبوعات و... ظاهر می­شود.

در واقع اخلاق از آن جا که برخاسته از ذات و فطرت آدمی است به گونه­ای که در هر حوزه­ای که حضور یابد، فضائل و رذائل خود را نشان خواهد داد، دین مقدس اسلام، حساب ویژه­ای برای آن گشوده است. اخلاق است که انسان را به سوی وظایف فردی و اجتماعی سوق می­دهد (قطب، 1360، 119).

اخلاق در دو جامعه روستایی و شهری به گونه ای متفاوت در کنش و واکنش قرار می­گیرد. جامعه روستایی سادگی و بساطت خاص خود را دارد و بدین لحاظ منش­ها پایدارتر می­ماند؛ ولی در جوامع شهری این­گونه نیست. دلیل اینکه ابن­خلدون زندگی شهرنشینی را نکوهش می­کرد نگرانی او از رخت بر بستن و حذف مذهب و اخلاقیات از جامعه شهری  و عدم پای­بندی شهروندان به اصول ارزشی بوده است. در واقع ابن­خلدون معتقد است:

وقتی که مذهب و اخلاقیت که انسان را از آلوده شدن به گناه و فسق باز می­دارد، در شهر از یاد برود و فراموش شود، انسان شهرنشین از خود بیگانه و ماهیتش دگرگون می­شود، پستی­ها و رذایل صفحة پاک ضمیرش را می­پوشاند، اینجاست که دیگر انسان به هیچ اصولی پای­بند نیست تا از انجام جنایت و تجاوز و هتاکی او را باز بدارد (علیمردانی).

بنابراین اسلام اصلاح اخلاقیات را زیربنای اصلاح جامعه می­داند و تقریباً اساسی­ترین پیام­های قرآن بر محور اخلاق انسان­سازی ارائه گردید. صبر و شکیبایی، تواضع و فروتنی، صداقت و اخلاص عمل، تعاون و همکاری، نوع دوستی و نیکوئی، شجاعت و پایمردی، سخاوت و مهرورزی، توجه به محرمات و نظایر آن، از جمله پیام­های اخلاقی قرآن است که همه آنها از اصول ارزشی جامعه شهری است و شهروند جامعه اسلامی برای طی سیر سعادت و نیک­بختی باید به آنها آراسته شود و خود را مقید و ملزم به انجام آنها بداند.

این­که بخش مهمی از رسالت پیامبران(ص) و امامان معصوم(ع) تصحیح منش و رفتار انسان و کاشتن بذر کمالات اخلاقی و خصال متعالی انسان در نهاد جان انسان­ها بوده است (محدثی، 1381، 54) بیانگرضرورت اخلاق در زندگی بشر است تا زندگی او معنای واقعی پیدا کند و به سعادت و کمال برسد. لذا خود پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: "انی بعثت لا تمم مکارم الاخلاق" همانا من برانگیخته شده­ام تا فضایل اخلاقی را به کمال برسانم (جمعی از نویسندگان، اندیشه دینی، 1383، 59).

البته با گذر زمان انسان تجاربی اخذ کرده و به نتایجی رهنمون گشته است؛ دستیابی انسان به قوانین و پذیرش حاکمیت آن تا حدی زمینه را فراهم نموده است تا جامعه به حیات خود ادامه دهد ولی حوادث تلخی که به دست مدعیان قانون و قانون­گذار در قالب قتل و کشتار و چپاولگری رخ داد نشان داد که انسان به عامل اخلاق نیاز اساسی دارد. این امر در مقیاس ملی نیز قابل توجه است؛ در جامعه اسلامی یک سلسله قوانین و مقرراتی در زمینه­های فردی و اجتماعی، مادی و معنوی وجود دارد که بطور مشخص وظایف فرد و جامعه را معین می­کند، این قوانین و مقررات اگر ضامن اجرا نداشته باشد اثری ندارد. از این روست که قوانین کیفری و جزائی تدوین گردیده تا آنها که نقض قانون می­کنند و حدود مقررات الهی را محترم نمی­شمارند تأدیب و مجازات شوند. پس کارآمدترین ضامن اجرای قانون، امری درونی است که انسان را وادار به اطاعت از قوانین الهی می­کند و آن عامل عبارت است از اخلاق الهی که اگر این حالت در روح آدمی پدید آید، جامعه رو به صلاح و فلاح خواهد رفت (دین­پرور، 1362، 16).

از آنچه گذشت روشن شد که وقتی از برخورداری اخلاق شهروندی سخن به میان می­آید منظور جنبه­ها و صفات مثبت و ارزشی شهروند است که در وجود وی صورت ملکه پیدا کرده و او را به انجام وظائف شهروندی وادار می­کند. شهروند در چنین حالتی از روی ترس خود را ملزم به پیروی از قانون نمی­کند، بلکه راستی، درستی، امانت­داری و پای­بندی به ارزش­های اخلاقی  است که او را ملتزم می­سازد و پذیرش قوانین و التزام به آن را برای وی نه تنها آسان بلکه لذت بخش می­نماید.

 

ضرورت تقویت و پویایی اخلاق شهروندی

ضرورت توجه به اصلاح اخلاق شهروندی، ضمن لزوم مضاعف در سطوح کارگزار و تصمیم­ساز، منحصر به بخش خاص یا قشر بخصوصی از جامعه نیست، بلکه بازسازی، اصلاح و تکمیل اخلاق امری است که همه زوایای زندگی شهروندان و ساختار جامعه را در برمی­گیرد.

اما این ضرورت از نیمه دوم قرن بیستم به بعد مضاعف شده است؛ زیرا جوامع بشری در این دوران تحت تأثیر تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دست­خوش تحولات اساسی گشته و موجب پیامدهای گسترده­ای از جمله گسترش رسانه در زندگی انسان­ها، آگاهی و الگوپذیری از فرهنگ­های مختلف، تولید، توزیع و مصرف کالاهای متنوع شده است. با این تحولات تغییرات عمیقی در سبک زندگی مردم به خصوص ساکنان شهرهای بزرگ به وجود آمد و هویت فرهنگی شهروندان را دست­خوش تحول کرد، به خصوص فرایند جهانی شدن، طی دهه­های اخیر که تحولات گسترده­ای را در جامعه، فرهنگ و انسان معاصر ایجاد کرده است.

بر این اساس و به تناسب پیچیدگی­های خاص جوامع امروزی، ضرورت و اهمیت ارائه راهکارهای کارآمد در تقویت اخلاق، تزکیه نفس و اصلاح انسان­ها و جوامع و نجات آنها به خوبی نمایان است؛ پیامد چنین اقدام مهم و سازنده­ای موجب استقرار جامعه­ای ارزشی و معنوی است که در آن همه شهروندان از نعمت نظم، امنیت، عدالت، رعایت حقوق طرفین، احسان، نوع دوستی و ترجیح مصالح عمومی و همه ارزش­های انسانی در حد اعلا برخوردار باشند و زمینه تعالی و کمال انسانی و تقرب الهی تحقق یابد.

رابطه اخلاق شهروندی و انسان شناسی دینی

اولین نسخه اخلاقی، در ادیان الهی ارائه شده است؛ ادیان الهی راه سعادت و فلاح را پیش روی انسان نمایان ساخته­اند. جامع­ترین دستورالعمل اخلاقی را اسلام ارائه کرده است. اسلام به عنوان کامل­ترین دین الهی، همه قواعد، سنت­ها و مطلوب­های لازم برای پاسخ­گویی به نیازهای شهروندان را در درون خود دارد. در واقع دین مقدس اسلام سرشار از ظرافت­ها در تبیین لزوم ارزش­های والای انسانی و راه­کارهای رفتاری و عملی در ابعاد مختلف اجتماعی و فعالیت­های روزمره جامعه بشری است. به تعبیری آموزه­های فرهنگ اسلامی آن­چنان فراگیر و گسترده است که همه زوایا و ابعاد زندگی، آیین­ها، سنت­ها، عادات، عقاید، رفتار و اعمال شهروندان را پوشش می­دهد.

شهروند جامعه اسلامی با پیروی از آموزه­های دینی و دستورات حیات بخش معنوی و متعالی دین مقدس اسلام شرایط مطلوب برای زندگی توأم با همه فضائل اخلاقی و ویژگی­های ارزشی را پدید می­آورد. از این رو هر قدر که شهروندان جامعه اسلامی بیشتر به اصول ارزشی و آموزه­های دینی و اخلاقی پای­بند و مقید باشند، بیشتر زمینه استکمال و رشد انسان­ها فراهم می­گردد و سعادت انسان­ها تأمین می­شود.

وقتی که در اثر دوری از آلودگی، انحراف و گناه و پاک­سازی درون میوه­های ارزش­های معنوی و کمالات انسانی در متن زندگی فرد و جامعه آشکار می­شود و باطن و خوی انسان به زیورها و ارزش­های والای اخلاقی آراسته می­شود انسان مراحل سعادت و کمال را طی می­کند (عبدوس، 1375، 10).

از نگاه اسلام کاملترین جامعه انسانی جامعه­ای است که در درون خود، ساز و کارهای آشنایی و بقاء اصول اخلاقی و ارزشی را پایدار کرده باشد و زمینه رشد عوامل منفی و انحرافی را مسدود کرده و مصونیت برای جامعه و همة شهروندان به وجود بیاورد. یکی از ساز و کارهای پایداری اصول اخلاقی در جامعه، توجه شهروندان به ضرورت و اهمیت دین در مناسبات اجتماعی و فرهنگی است، این مهم از طریق ارجاع انسان به اصل و حقیقت وجودی خود و معطوف کردن او به سرشت خود تحقق می­یابد.

اینک لازم است به پاره­ای از پیامدهای انسان­شناختی در این زمینه اشاره شود:

1- توجه به ساحت­های وجودی انسانی و منحصر نکردن او به جسم و مادیات و به سخنی دیگر توجه به روح و ابعاد متعالی انسان ما را به اندیشه جاودانگی و زندگی پس از مرگ سوق می­دهد (گرامی، 1387، 20). آگاهی انسان از اهداف آفرینش و فلسفه زندگی انسان باعث می­شود تا انسان زندگی را مقدمه آخرت بداند و در پرتو معنویت و اخلاق زندگی را سپری نماید. و این عامل بسیار مهم در ترویج خصلت­های انسانی و اصلاح رفتار و اعمال شهروندان جامعه اسلامی منطبق با احکام متعالی اسلام است که موجب تقویت اخلاق شهروندی می­گردد.

2- انسان شناسی زمینه بهره­مندی بهینه از عمر را نصیب انسان می­کند و به او می­آموزد تا قدرشناس این فرصت استثنایی باشد. این درک صحیح شهروند جامعه اسلامی را این­گونه هدایت می­کند که "زندگی مادی را نه هدف اصلی بلکه مقدمه رسیدن به سرای ابدی بداند"(همان، 23). لذا در پرتو احکام و دستورات اسلام برنامه­ها و روش زندگی خود را به گونه­ای تنظیم می­کند تا از توانایی­ها، استعدادها و ظرفیت­های وجودی خود و نعمت­هایی که در اختیار دارد به نحو شایسته و خوش­بینانه استفاده نماید.

3- انسان شناسی باعث می­شود تا انسان ویژگی­های درونی خود را بهتر بشناسد و هویت واقعی خود را درک کند. به سخنی دیگر، انسان متوجه می­شود که دارای سرشتی پاک و گوهری متعالی است. چگونگی شکل­گیری شخصیت و هویت هر انسانی بسیار مهم و حیاتی است، انسان دائماً با هویت خود زندگی می­کند. بر اساس آن انتخاب می­کند، تصمیم می­گیرد و عمل می­کند، هویتی که در همه حالت همراه اوست (همان، 24).

انسان وقتی به درک درست و شناخت صحیح از فطرت پاک و هویت واقعی خود نایل شود به راحتی گوهر گران­بهای وجود خود را در معرض خطر و مورد بی­مهری قرار نمی­دهد و تلاش می­کند مسیر و شیوه زندگی سالم را انتخاب کند و اصولی را مبنای فعالیت روزمره خود قرار بدهد تا آن گوهر متعالی را خدشه­دار نکند و در مسیر انحراف قرار ندهد. در واقع طریقی برمی­گزیند که با سرشت پاک انسانی او سازگار باشد و او را در هر دو جهان سعادتمند کند.

نتیجه

شهروند جامعه اسلامی با بهره جستن از ارزش­های والای انسانی و راه­کارهای عملی و پیروی از آموزه­های دینی و دستورات حیات­بخش معنوی و متعالی دین مقدس اسلام، شرایط مطلوبی برای زندگی خود و همه اعضاء جامعه پدید می­آورد و بستر پیمایش به سمت کمال را برای همه شهروندان فراهم می­سازد، راه صحیح دست­یابی و رسیدن به چنین جامعه مطلوب و کامل این است که ساز و کارهای آشنایی و بقاء اصول اخلاقی و ارزشی در جامعه پایدار گردد و زمینه­های رشد عوامل منفی و انحرافی مسدود شود. به سخنی دیگر جامعه، از عوامل فسادانگیز مصون نگهداشته شود، از جمله راه­کارهای پایدار، توجه شهروندان به ضرورت و اهمیت دین در مناسبات اجتماعی و فرهنگی و تمامی ابعاد زندگی است که از طریق ارجاع انسان به حقیقت وجودی خود و سرشت و فطرت پاک انسانی محقق می­شود.

کسی که شناخت درستی از گوهر وجودی و سرشت پاک خود پیدا کند نیازهای مادی و زودگذر را بر نیازهای اساسی و معنوی و اخلاقی ترجیح نمی­دهد و در دام آلودگی گرفتار نمی­شود. او نیازهای اساسی و متعالی انسان را نه تنها هدف اصلی بلکه مقدمه­ای برای سعادت در جهان آخرت می­داند.

 علاوه بر نقش مهم شهروندان نیاز به یک سری اقدامات اساسی و زیربنایی در بعد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که در قالب راهکار به آن اشاره می­شود.

راهکارها

- منطبق ساختن طرح­ها و پروژه­های اقتصادی، فرهنگی و... با نیازهای فطری و اصول ارزشی و اخلاقی شهروندی با الهام از فرهنگ اصیل اسلامی؛

- سازماندهی و نقش­آفرینی نهادهای اجتماعی و سیاسی از جمله رسانه، مطبوعات، انجمن­های مردمی، مدیریت شهری، مراکز آموزشی و پژوهشی، علمی و دانشگاهی، نهادهای فرهنگی با توجه به نوع کارکرد خود، مراکز و مؤسسات دینی، حوزه­های علمیه، احزاب و جریان­های سیاسی و... در شکل دادن اصول اخلاقی؛

- حاکم ساختن ارزش­های اخلاقی در همه طرح­ها و پروژه­های خدماتی، تسهیلات شهری و توسعه شهری؛

- آسیب شناسی و شناسایی رفتار، اعمال، افکار ، برنامه­ها و فعالیت­های ضد ارزشی؛

- توجه به اصول ارزشی و اخلاقی، منطبق با فرهنگ غنی اسلامی در ساخت و سازها و به خصوص پروژه­های مسکونی، شهرک­سازی و شهرهای جدید؛

- بومی کردن فناوری­ها متناسب با فرهنگ اسلامی و دینی؛

- برنامه­ریزی برای ارتقاء اخلاق شهروندی و ارزش­های دینی در همه عرصه­های شهری از جمله حمل و نقل، ترافیک، فضاهای عمومی، خیابان، پیاده رو، ورزشی و تفریحی و...؛

- توسعة آموزش عمومی و تکریم ارباب رجوع خاص مدیران شهری در سطوح مختلف و فعالیت­های متفاوت به منظور نهادینه کردن فرهنگ ارزشی و اخلاق اسلامی؛

- ارائه راهکارهای تمرین و ممارست ارزش­های اخلاقی به شهروند از طریق رسانه­های ملی در قالب فیلم، سریال و فعالیت­های هنری دیگر؛

_ کاربردی کردن صفات و کمالات انسانی و ارائه الگوی مطلوب در عرصه­های ارزشی و انسانی از جمله: صداقت، عدالت، انصاف، امانت­داری، رعایت حقوق و وظایف انسانی، احساس مسئولیت و تکلیف­گرایی، حسن­ظن، شیوه­های برخورد و رفتار در مواجهه و ارتباط با هم نوعان در شرایط و موقعیت­های مختلف؛

_ بها دادن به نیازهای اساسی و فطری که موجب سعادت و نیک­بختی انسان می­شود؛

نکات اشاره شده بخشی از اقدامات اساسی است که می­تواند نقش بسیار زیاد و مؤثری در بسترسازی فرهنگ اصیل اسلامی، آشنایی و ترویج فضائل و کمالات انسانی و ارتقاء اعتقاد شهروندان به اصول ارزشی و پای­بندی و مقید بودن آنها به اخلاق اسلامی داشته باشد.

- جمعی از نویسندگان، اندیشه دینی سطح 2، تهران: آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج، 1383.
- دین­پرور، برنامه­های خودسازی در راه ایجاد اخلاق اسلامی، تهران: آموزش عقیدتی سیاسی ستاد مرکزی سپاه، 1362.
- عبدوس، محمد تقی و اشتهاردی، محمد مهدی، اصول اخلاق امامان(ع)، چ5، قم: دفتر تبلیغات حوزه علمیه، 1375.
- قطب، محمد، انسان بین مادی­گری و اسلام، ترجمه سید خلیل خلیلیان، چ3، تهران:  شرکت سهامی انتشار، 1360.
- گرامی، غلام حسین، انسان در اسلام، چ7، بی­جا: دفتر نشر معارف، 1387.
- محدثی، جواد، پیامهای عاشورا، چ4، تهران: اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1381.
- مصباح، مجتبی، فلسفه اخلاق، چ10، قم:مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1386.
- امینی، سیدحسن، قانون اساسی و حقوق شهروندان، (مجموعه مقالات جمهوریت و انقلاب اسلامی)، سازمان مدارک فرهنگ انقلاب اسلامی، تابستان 1377.
- قربانی، عسکر، چیستی اخلاقی و فضائل اخلاقی، فصلنامه تخصصی اخلاق ، دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، شماره 11.
- نصر اصفهانی، محمد، مبانی اخلاقی علامه طباطبایی(ره)، فصلنامه تخصصی اخلاق، دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، شماره 11.