هدف و ساز وکار های سیاست خارجی در اسلام

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسنده

کارشناس ارشد علوم سیاسی

چکیده

اسلام به عنوان مکتبی جامع و مشتمل برآموزه‌های فرازمانی و فرامکانی  به مبحث سیاست خارجی به عنوان موضوعی مهم و اساسی توجه دارد. تبیین الگوهای رفتاری اسلام به طور عام و موضوع سیاست خارجی به طور خاص در عالی‌ترین شکل آن در آموزه‌های قرآن کریم و سیره پیامبر گرامی اسلام تجلی دارد که این دو منبع ارزشمند مبنای تحلیل و تبیین در مقاله حاضر خواهند بود. بر این اساس و با توجه به چارچوب مفهومی طراحی شده، اهداف سیاست خارجی اسلام نظیرتشکیل نظام توحیدی در جهان، اقامه قسط و عدالت، ابلاغ دین و رساندن آیات الهی، نفی سلطه و دفاع از مظلومان و ... مبتنی بر یک سلسله بنیان‌ها و زیربناهای نظری برگرفته از آیات شریف قرآن شکل گرفت. به منظور دستیابی به این اهداف، دولت اسلامی پیامبر(ص) ساز و کار‌های متعدد سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی، تبلیغاتی و دفاعی را با لحاظ کردن منابع قدرت در سیاست خارجی و شرایط محیطی عصر ظهور اسلام مورد بهره برداری قرار دادند که تأمل و دقت در آن نشان می‌دهد دولت نبوی و شخص رسول مکرم اسلام به رغم مشکلات طاقت‌فرسا و چالش‌های فراروی موجود در جزیره العرب  و خارج از آن توانست با در نظر داشتن رابطه دو مقوله هدف و ساز و کار‌های سیاست خارجی و به کارگیری الگوهای رفتاری شایسته در این حوزه، اسلام را به فراسوی مرزهای عربستان گسترش داده و تمدن بزرگ اسلامی را پایه‌گذاری نمایند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Islamic aims and mechanism in foreign policy

نویسنده [English]

  • Mohsen Mohammadi Alamuti
چکیده [English]

Islam, as a comprehensive school of thought with teachings beyond time and place, pays a great deal of attention to foreign policy. Elucidations of Islamic moral patterns, in general, and foreign policy, specifically, have been highly manifested in Quran and the traditions of holy Prophet. These two invaluable resources are the basis of this paper. It is, therefore, that establishing monotheism system in the world, meting out justice, notifying the religion and sending divine verses, avoiding dominancy and yielding the oppressed, as the aims of foreign policy in Islam, are based on series of theoretical principles and fundamentals extracted from Quran. In order for accomplishing these ends, political, diplomatic, economical, defensive, and propagandistic tactics with respect to sources of powers in foreign policy and prevailing conditions of the time had been noticed in the Islamic government of holy Prophet. In the face of unendurable problems and challenges in and out of Arabian Peninsula, holy Prophet could, considering the aims and mechanism of foreign policy and applying appropriate conduct, spread Islam outside the border of Saudi Arabia and set up the great civilization of Islam.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Islam
  • Prophet
  • foreign policy
  • diplomacy

مقدمه

موضوع سیاست خارجی و تحلیل آن یکی از مباحث اساسی رشته روابط بین­الملل است و دانشوران این رشته تلاش دارند با رویکردی علمی و مطالعات روشمند، رفتار سیاست خارجی کشورها را در عرصه بین­المللی توضیح دهند. ضرورت و اهمیت توجه به این مقوله از آن روست که مهمترین وظیفه و کارکرد سیاست خارجی هر کشور تأمین منافع ملی و تولید امنیت برای آن واحد سیاسی است. امری که حصول آنها موجب اعتلای یک جامعه و کشور و شکست در آن موجب افول و حتی نابودی آن کشور می­گردد. از این­رو می­توان گفت سیاست خارجی مقوله­ای بسیار مهم و حیاتی در سرنوشت کشورهاست و شایسته توجه علمی و مطالعات روشمند برای فهم موضوعات آن است.

از سوی دیگر اسلام به عنوان مکتبی مشتمل بر آموزه­های فرازمانی وفرامکانی که همواره تحول­زا و منشأ حرکت­های مختلف اجتماعی و سیاسی بوده، به مبحث سیاست خارجی به عنوان موضوعی مهم و اساسی توجه داشته است.

 اما آنچه حائز اهمیت است، تبیین الگوهای رفتاری اسلام به طور عام و موضوع سیاست خارجی به طورخاص است که در عالی‌ترین شکل آن در تعالیم قرآن­کریم و سیره پیامبر گرامی اسلام تجلی دارد. به عبارت دیگر قرآن­کریم به عنوان کتاب جاویدان هدایت بشریت و سیره پیامبر گرامی اسلام به عنوان بهترین اسوه و الگوی ارائه شده در این مکتب، مبنای تبیین و تحلیل ما از سیاست خارجی در اسلام خواهد بود. پیامبر اسلام به رغم مشکلات طاقت­فرسا و چالش‌های فراروی موجود درجزیره­العرب و خارج از آن با الهام از دستورات قرآن کریم و به­کارگیری الگوهای رفتاری شایسته درسیاست خارجی، توانستند اسلام را به فراسوی مرزهای عربستان گسترش داده و تمدن بزرگ اسلامی را پایه­گذاری نمایند.

بنابراین ضروری است ضمن مراجعه به تعالیم و معارف قرآنی برای دست­یابی به مبانی و شناخت هدف مهم سیاست خارجی در اسلام، به ابعاد مختلف رفتار سیاست خارجی پیامبر گرامی اسلام  و راز و رمز موفقیت آن حضرت به خصوص در دوره تشکیل دولت اسلامی در مدینه نیز توجه ویژه مبذول داشت تا بتواند به عنوان الگویی کامل و تمام عیار، مورد استفاده قرارگیرد. با عنایت به این مهم، مقاله حاضر در پی تبیین دو شاخصة هدف و ساز و کار­ها در سیاست خارجی اسلام است. بدین­منظور نویسنده به جای استفاده از تئوریهای مختلف روابط بین­الملل با ارائه چارچوبی مفهومی برای تحلیل سیاست خارجی ضمن بیان مبانی هدف­گذاری و اهداف سیاست خارجی اسلام به ساز و کار­های دست­یابی به آن اهداف اشاره می­نماید.

الف - چارچوب نظری 

معمولاً به منظور تبیین و تحلیل سیاست خارجی کشورها از تئوری­های مختلف روابط بین­الملل استفاده می­شود. تئوری­های مذکور از این جهت مورد توجه واقع می­شوند که از یک­سو توضیح دهنده تداوم­ها وگسست­های موجود در رفتار خارجی کشورها هستند و از سوی دیگر چگونگی شکل­گیری اهداف و منافع واحدهای سیاسی را مطرح می­سازند. فارغ از این مزیّت از آنجا که هر نظریه­ای اولاً در بستر سیاسی، فرهنگی و گفتمانی خاص خود شکل می­گیرد و ثانیاً به تبع دخالت داشتن زمینه­های فکری تئوری­پرداز در آن، در راستای اهداف خاصی طراحی می­شود، برای جبران این نقیصه می­توان از روش دیگری استفاده نمود.

به عبارت بهتر، به جای تلاش در جهت گنجاندن مجموعه رفتارهای خارجی کشورها در قالب یک تئوری خاص، می­توان از چارچوبه­های تئوریک برای درک و تحلیل سیاست خارجی کشورها بهره برد. ارائه یک چارچوب نظری برای مطالعه سیاست خارجی، ضمن این­که می­تواند اطلاعات گوناگون درباره سیاست خارجی کشورها را نظم ببخشد، برای محقق این امکان را فراهم می­کند تا بتواند بر مبنای آن داده ها و اطلاعات، نظریه­ای منطبق با قالب تئوریک طراحی شده استخراج نماید. از این رو مقاله حاضردر نظر دارد با یک چارچوب تئوریک وارد بحث سیاست خارجی شود. حال اگر سیاست خارجی را « مجموعه خط­مشی‌‌ها، تدابیر، روش­ها  و انتخاب مواضعی که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی و در چارچوب امورات کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می­کند» (محمدی، 1377، 18)، تعریف نماییم در این­صورت می­توان گفت حوزه و قلمرو سیاست خارجی هر کشوری شامل دو قسمت مجزای اهداف و روش­ها می­شود.

به عبارت دیگر اگر سیاست خارجی را به منزله یک پیوستار تصور کنیم، در یک سوی آن با مقوله­ای به نام اهداف سیاست خارجی و در سوی دیگر پیوستار با مقوله ساز و کار­های سیاست خارجی مواجه هستیم. اهداف سیاست خارجی همان اموری است که نظام­های سیاسی در صحنه بین­الملل دنبال می­کنند و درصدد دستیابی به آن هستند. منظور از ساز و کار­ها، روش­هایی است که یک واحد سیاسی برای رسیدن به اهداف مزبور اتخاذ و اعمال می­نماید.

بنابراین می­توان گفت درک روند همه جانبه اقداماتی که درحوزه سیاست خارجی از سیاست­گذاری تا اجرای آن صورت می­پذیرد درگرو دقت در شناخت و در نظر داشتن رابطه دو مقوله هدف و ساز و کار­های سیاست خارجی است. بدین سبب چارچوب تئوریک اتخاذ شده در این مقاله بر این اساس مورد توجه قرار می­گیرد.

1- اهداف در سیاست خارجی

اساساً هر دولتی داده‌های سیاست خارجی خود را براساس یک سلسله اصول و اهدافی تنظیم می­کند که شناخت آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا شالوده و اساس خط­مشی و دیپلماسی هرکشور به وسیله اصول و اهداف از پیش تعیین شده آن کشور رقم می‌خورد و در عمل نیز راهنمای مجریان و تصمیم‌گیران سیاست خارجی قرار می‌گیرد.

از آنجا که اهداف همیشه به یک شکل و صورت باقی نمی­ماند، سلسله مراتبی برای اهداف متنوع ملی درنظرگرفته می‌شود که واحدهای سیاسی درعرصه سیاست بین‌الملل اولویت­های متفاوتی را برای خویش قائل می‌شوند. بدین­ترتیب در بعضی مواقع ممکن است امنیت ملی، مسائل تکنولوژیک و توسعه اقتصادی و یا مسائل ایدئولوژیک نخستین هدفهای سیاست خارجی تلقی شود. در حالی که با دگرگون شدن پاره­ای از شرایط، نوعی جابه‌جایی در اهداف صورت پذیرد (قوام، 1380، 109- 108).

به طورکلی اهداف سیاست خارجی را در یک دسته­بندی کلان می‌توان به اهداف عام و اهداف خاص تقسیم­بندی کرد. منظور از اهداف عام سیاست خارجی، اهدافی است که در همه کشورها و فارغ از نوع نظام­های سیاسی آنها درکانون عملیات سیاست خارجی بوده و هیچ کشوری نمی‌تواند آن اهداف را دنبال نکند. تأمین امنیت ملی، تأمین رفاه اقتصادی شهروندان، رشد و توسعه اقتصادی جامعه، گسترش و توسعه و کسب احترام نسبت به فرهنگ جامعه در عرصه جهانی و ... در زمره اهداف عامی است که همه کشورها درآن اشتراک دارند.

 اهداف خاص سیاست خارجی شامل، اهدافی می­شود که با توجه به نوع ایدئولوژی نظام سیاسی یا به لحاظ تجربه تاریخی، هویت فرهنگی و انقلابی، ساختار اجتماعی و ترکیب نخبگان، جغرافیا و سامان سیاسی و ... طراحی شده و نمود می­یابد. آن­چه مهم است این­که اگر میان اهداف عام وخاص سیاست خارجی رابطه مستقیمی برقرار گردد، سیاست خارجی موفق‌تری حاصل خواهد شد (سجادپور، 1383، 58-57).

2- ساز و کار­های سیاست خارجی

چنانچه گفته شد منظور از ساز و کار در سیاست خارجی، همان روش­ها و شیوه­های دستیابی به اهداف سیاست خارجی با توجه به عوامل و منابع قدرت ملی و محیط بین­المللی است. دولت­ها براساس مقدورات ملی و همچنین تحت تأثیر ساختار و فرایند نظام بین­المللی ساز و کار­های مختلف سیاسی، اقتصادی، تبلیغاتی و دفاعی را جهت دستیابی به اهداف برمی­گزینند. هر واحد سیاسی به اقتضاء شرایط و امکانات خود از یک یا چند مورد از این شیوه­ها استفاده می­کند. ساز و کار­های سیاسی و دیپلماتیک عمدتاً از تلاش پرسنل ماهر تشکیل شده است این افراد می‌توانند درکشور هدف به گونه­ای عمل کنند که فرایند سیاسی آن را در جهت منافع کشور خویش هدایت کنند. ساز و کار­های اقتصادی یکی از معمول‌ترین و کارآمد­ترین روش­های اجرایی سیاست خارجی است.

هرچه کشور هدف، از لحاظ اقتصادی به کشور صاحب تصمیم وابسته‌تر باشد، اهرم­های اقتصادی، تعیین‌کننده‌تر خواهد بود. ساز و کار­های تبلیغاتی شامل استفاده از رسانه‌های جمعی و ارتباط با افکار عمومی، ایده­سازی، ایجاد گفتمان جدید و ظرفیت­سازی درکشورهای هدف است و در نهایت ساز و کار­های دفاعی و نظامی که پس از عدم کارآیی سایر روش­ها مورد بهره­برداری قرار می‌گیرد (خوشوقت، 1375، 268- 266). نکته قابل توجه این است که انتخاب هر یک از ساز و کار­های فوق بستگی به شناخت کامل از دو مؤلفه منابع قدرت ملی و محیط بین­المللی دارد که در ادامه مورد بررسی قرار می­گیرند.

2-1- منابع قدرت ملی درسیاست خارجی

آنچه که مشخص است این­که بسیاری از اهداف و خط­مشی‌‌ها یا طرح‌ها وایده­ها زمانی که به مرحله اجرا می‌رسند، با سدهای سهمگین منابع و ابزارها روبرو می­شوند. درمواردی فقدان منابع کافی و ناکارآمد بودن، آن هدف­های ستودنی را به پرتگاه­های تاریخی برای ملت­ها تبدیل می­کند. بنابراین درک دقیق­تر تحلیلی از واقعیت­های شکل دهنده به سیاست خارجی، چگونگی ارزیابی و در ترازو نهادن عملکرد سیاست خارجی و انتخاب نوع ساز و کار­ها در مناسبات خارجی درگِرو مطالعه و دقت در شناخت منابع قدرت و میزان توازنی است که آن کشور می‌تواند میان اهداف دست یافتنی و ابزار و منابع در دسترس فراهم آورد (سجادپور، 1383، 56- 55).

هانس.جی.مورگنتا سیاست­شناس آمریکایی هشت عنصر را به عنوان زیربنای قدرت معرفی کرده است. این هشت عنصر عبارتند از: موقعیت جغرافیایی، وجود منابع طبیعی، ظرفیت صنعتی، آمادگی نظامی، جمعیت، خصوصیات ملی، روحیه ملی و کیفیت دیپلماسی.

رودلف اشتاین متز نویسنده آلمانی هم به نوبه خود به هشت عنصر جمعیت، وسعت سرزمین، ثروت تأسیسات سیاسی، کیفیت فرماندهی، وحدت ملی، حفظ حرمت و دوستی قدرت­های خارجی و کیفیت اخلاقی اشاره می­کند (کاظمی، 1369، 138-137). با مراجعه به این نظریه­ها ودیدگاه­ها در مجموع می­توان گفت: منابع قدرت هر کشور از عناصر مادی و غیر مادی تشکیل می­شود که در صورت ائتلاف آن دو می­توان قدرت یک کشور را تا اندازه­ای مورد سنجش و ارزیابی قرارداد.

به طور خلاصه مهمترین عناصر مادی قدرت یک کشور را مؤلفه­های اقتصادی، جغرافیایی و ژئوپولتیک، تجهیزات نظامی و تعداد نظامیان تشکیل می­دهد. عناصر غیر مادی قدرت را از آن جهت که به طور عمده نامحسوس و کیفی محسوب می­شوند نمی­توان به راحتی مورد ارزیابی قرار داد. شاخص­ترین مؤلفه­های این عناصر را دین و ایدئولوژی، رهبری، روحیه ملی و فرهنگی و ... تشکیل می­دهد. ذکر این نکته لازم است که عناصر غیر مادی قدرت نه تنها اهمیت کمتری از عناصر مادی ندارند بلکه در بسیاری از مواقع می­توان گفت که وجود عناصر نامحسوس قدرت در شکل­گیری و تداوم آن تأثیر به سزائی دارد (خدادادی، 1385، 72-67).  

2-2- محیط در سیاست خارجی

همان­گونه که قبلاً تأکید شد، سیاست خارجی اهداف تعیین شده برای یک کشور، همراه با ساز و کار­های مناسب برای رسیدن به آن اهداف را در برمی‌گیرد. در این میان عامل محیط یا سیستم، هم بر تعیین اهداف و هم اتخاذ ساز و کار­ها تأثیر به سزائی می‌گذارد.

سیاست خارجی کشورها تحت تأثیر دو عامل عمده شکل می‌گیرد که عبارتند از محیط ذهنی و محیط عینی. محیط ذهنی یعنی ارزش­ها، ‌تصورات، نگرانی­های ملی سیاست­گذاران بر آنچه که انجام دادنش برای آنان مطلوب است تأثیر می­گذارند اما محیط عینی که شامل محیط داخلی، منطقه‌ای و جهانی ‌باشد تعیین کننده آن چیزی است که دولت­ها قادر به انجام آن هستند ((waItz, 1973.

شرایط محیط بین­المللی (منطقه‌ای و جهانی) که شرایط سیستمی نامیده می­شود، از دو طریق بر رفتار و سیاست خارجی دولت­ها تأثیر می‌گذارد. نخست این­که شرایط سیستمی در اغلب موارد به وجود آورنده محدودیت­ها و در برخی موارد به وجود آورنده فرصت­ها است. همچنین موجد برخی نیروهایی می‌شوند که دولت­ها را به یک جهت خاص وا می­دارند یا از آن بازمی‌دارند ( فشارها ). حتی اگر شرایط محیطی نتوانند تأثیر بسزائی برشکل­گیری اولیه خط­مشی‌‌های سیاست خارجی یک دولت داشته باشند می‌توانند درموفقیت یا عدم موفقیت آن نقش محوری داشته باشند (حاجی یوسفی، 1384، 46- 45).

 

ب - سیاست خارجی در اسلام

دین مبین اسلام مجموعه­ای از اعتقادات، اصول، احکام و قواعدی است که براساس تعالیم وحیانی قرآن کریم و سیره معصومین(ع) بنا گشته و به منظور هدایت بشر در هر زمان و مکانی ایفای نقش می­کند. از میان موضوعات مختلف فردی و اجتماعی در این دین مقدس، موضوع سیاست خارجی به عنوان یکی از مباحث مهم مورد توجه بوده است.

با توجه به مباحث تئوریک مطرح شده درباره سیاست خارجی، لازم است نخست مقصودمان ازسیاست خارجی اسلام، ‌مشخص و روشن گردد. منظور از سیاست خارجی در اسلام، فعالیت­هایی است که حضرت محمد( ص) به عنوان رئیس حکومت و نمایندگان و سفرای منتخب ایشان در راه نیل به مقاصد و ادای وظایف سیاسی دولت اسلامی و تحقق بخشیدن به خط­مشی‌‌های کلی اسلام در زمینه سیاست خارجی و همچنین پاسداری از حقوق و منافع دولت اسلامی در میان قبایل و گروه­های دینی و دولت­های غیرمسلمان در خارج از قلمرو حکومت اسلامی انجام می‌داده‌اند (موسوی، 1382، 47).

 بدون تردید سیره پیامبر اعظم(ص) در زمینه سیاست خارجی، مبتنی بر یک سلسله بنیان­ها و زیربناهای نظری برگرفته از آیات شریف قرآن کریم شکل گرفت که ‌آشنایی با آنها ما را در شناخت بهتر شاخص‌های سیاست خارجی اسلام یاری می‌رساند. به عبارت دیگر شناخت ضوابط، معیارها و رفتارهای سیاست خارجی در اسلام با ابتناء به آموزه­های قرآن کریم و سیره سیاسی رسول خدا امکان پذیر است و مبنای تبیین و تحلیل از الگوهای رفتاری اسلام به طور عام و موضوع سیاست خارجی به طور خاص نیز بر این اساس خواهد بود.

 نکته قابل توجه اینکه اگرچه بررسی در باب سیاست خارجی در جهان امروز مبتنی بر وجود و پذیرش واحدهای سیاسی بر اساس الگوی دولت - ملت و جغرافیای سیاسی خاص آن قابل توضیح است اما تقسیم­بندی جغرافیای سیاسی از دیدگاه اسلام مبتنی بر نگرش عقیدتی و تقسیم جهان به دو بخش دارالاسلام و دارالکفر خواهد بود. از این جهت در بحث سیاست خارجی اسلام ضرورتاً به نحوه تعامل دولت نبوی نه تنها با دولت­های آن زمان بلکه با قبائل و طوائف مشرک نیز اشاره می­شود.

1 ـ مبانی هدفگذاری سیاست خارجی دراسلام

پیش از آن­که به بیان اهداف سیاست خارجی اسلام بپردازیم لازم است ابتدا با مبانی هدف­گذاری آن آشنا شویم. به عبارت دیگر شناخت مبانی هدف­گذاری در سیاست خارجی اسلام از مهم­ترین مسائلی است که پیش از بیان اهداف باید مورد توجه واقع شود.

1-1-     توحید :

توحید از مهم‌ترین مبانی سیاست خارجی دولت اسلامی است. این اصل محور اصلی دیپلماسی در اسلام را تشکیل می‌دهد. اعتقاد به یگانگی خدا زیربنا و اساس همه ادیان آسمانی به خصوص اسلام است و تمام شئون آن اعم از عقائد، احکام و اخلاق بر آن استوار است. قرآن کریم، انسانها را به توحید دعوت کرده و شرک را تنها گناهی که قابل آمرزش نیست معرفی می­کند. « ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک لمن یشا ء» (نساء ، 48). همچنین قرآن کریم درآیه 33 سوره فصلت زیباترین سخن را سخن کسی می­داند که مردم را به سوی خدای یگانه دعوت می­کند و در آیه 64 سوره آل­عمران، اهل کتاب را به پیروی از کلمه حق که همانا پرستش خدای یگانه است فرمان می­دهد.

پیامبراسلام نیز دعوت خویش را از توحید شروع نمود و این اصل مبنای اولیه دعوت پیامبر
بود (موسوی، 1382، 48). مطابق این اصل اعتقاد بر این است که خالق و آفریننده انسان و جهان و همه عوامل موجود در آن تنها ذات مقدس تبارک و تعالی است و انسان تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم باشد و از هیچ انسانی نباید اطاعت کند مگر این­که اطاعت او اطاعت خدا باشد. براین اساس هیچ انسانی هم حق ندارد انسان­های دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند یا بنابه خواسته­ها و امیال خود رفتار و روابط با دیگران را تنظیم نماید. بنابراین انسان باید براساس این اصل علیه بندها و زنجیرهای اسارت و در برابر افرادی که به اسارت دعوت می­کنند قیام کند و خود و جامعه­اش را آزاد سازد تا همگی تسلیم و بنده خدا باشند (صحیفه نور، 167-166).

2-1- عدالت

با نگاهی به تعالیم و معارف قرآن کریم و آموزه‌های پیامبر اکرم(ص) کمتر مسأله‌ای را می‌توان یافت که از نظر اهمیت به پای اصل عدالت برسد. تأملی گذرا و بررسی اجمالی ده­ها آیه (ممتحنه، 8) و صدها حدیث در تبیین فضیلت عدالت و زشتی و نکوهش ظلم، نشانگر این واقعیت است که مسأله عدالت همچون توحید در تمامی اصول و فروع و ابعاد عقیدتی و عملی دین ریشه دوانده است.

از دیدگاه اسلام نظام هستی بر اساس حق و بر محور عدل استوار است و به عنوان یک واقعیت جاودانه، قرآن­کریم فلسفه بعثت و نهضت­های انبیاء الهی را این اصل کلی بیان می‌کند که پیامبران آمدند تا عدل و دادگری و قسط و انصاف بر نظام زندگی انسان­ها و جوامع سایه بگستراند و مردم برای عدالت به پا خیزند.

«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید، 25).

همچنین قرآن کریم در آیات بسیاری ضمن مشروع دانستن روابط بین­المللی، مسلمانان را از داشتن روابط حسنه بر اساس قسط و عدالت نسبت به کفاری که ستم­پیشه و تجاوزکار نباشند باز نمی­دارد.

«لاینهکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم وتقسطوا الیهم  ان الله یحب المقسطین» (ممتحنه، 8)

همانطور که از این آیه بر می­آید احسان و اصل عدالت در مواجهه با ملل غیر اسلامی که محارب با امت اسلامی نیستند مورد تأیید قرار می­گیرد.

3-1- نفی سبیل

قاعده نفی سبیل یکی از اصول مهم حاکم بر سیاست خارجی اسلام محسوب می‌شود. این اصل بر تمام مسائل روابط خارجی و بین­الملل اسلام در زمینه­های گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و... حاکمیت دارد و تمامی آنها می‌بایست براساس آیه شریفه « ولن یجعل ا... للکافرین علی المومنین سبیلا» (نساء، 141) برنامه­ریزی و کنترل گردد.

براساس قاعده نفی سبیل راه هر نوع نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامی در حوزه­های مختلف می‌بایست مسدود شود. عدم تسلط بر مقدرات و تدابیر نظامی، عدم وابستگی اقتصادی، جلوگیری از نفوذ فرهنگی و ... در این راستا مورد توجه قرار می‌گیرد.

درحوزه سیاست خارجی، نپذیرفتن تحت الحمایگی، نفی ظلم و استبداد و استعمار، جایز نبودن مداخله بیگانگان در امور داخلی کشور اسلامی و تصمیم‌گیری­های سیاسی مورد تأکید است. بنابراین قاعده نفی سبیل بیانگر دو جنبه ایجابی و سلبی است که جنبه سلبی آن ناظر بر نفی سلطه بیگانگان بر مقدرات و سرنوشت سیاسی و اجتماعی مسلمانان و جنبه ایجابی آن بیانگر وظیفه دینی امت اسلامی در حفظ استقلال سیاسی و از میان برداشتن زمینه­های وابستگی است (سجادی، پاییز 1381، 176).

بدون تردید مفهوم چنین اصلی مبیّن اصل عزت اسلامی در روابط خارجی مسلمانان است و علاوه بر آیات قرآن­کریم، روایات معصومین(ع) نیز آن­ را مورد تأکید قرار می­دهد. در همین راستا رسول گرامی اسلام می­فرمایند:

الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه؛ اسلام علو و برتری می­یابد و هیچ چیز بر او علو و برتری نمی­یابد (صدوق، 243).

 این حدیث درواقع نه تنها نشان دهنده علو اسلام است بلکه پیامبر گرامی اسلام هرگونه اعتلای بیگانگان بر مسلمانان را نیز نفی می­نمایند.

4-1- تولی وتبری

قرآن کریم برای تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی پیروان خود یک اصل کلی را تحت عنوان «ولایت و برائت» یا « تولی وتبری » تعیین کرده و از آنان خواسته تا این اصل را پایه و محور عمل خود قرار دهند. این اصل به عنوان یکی از فروع اعتقادی اسلام عامل تنظیم روابط سیاسی و اجتماعی در عرصه سیاست خارجی میان مسلمانان و دیگران است.

در بینش اسلامی، مسلمان باید بداند به عنوان جزئی از کل، عضو پیکر جامعه اسلامی است و این مسأله خواه ناخواه شرائط و حدودی را ایجاب می‌کند. همچنین ولاء منفی در اسلام عبارت از این­ است که مسلمان همواره در مواجهه با غیرمسلمان بداند با اعضاء یک پیکر بیگانه مواجه است و این مسأله ایجاب می­کند که روابط مسلمانان با آنها محتاطانه باشد. البته این مسأله به معنای قطع ارتباط با غیر مسلمانان نیست (مطهری، 1385، 19- 18).

 از این رو سیاست خارجی دولت اسلامی نسبت به ملل و کشورهای مسلمان با ملاک نزدیکی آنان به اسلام و میزان تبعیت­شان از قوانین اسلامی تعیین می‌شود و در رابطه با کشورهایی که دارای خط­مشی سیاسی ظالمانه و تجاوز‌طلبانه هستند باید دستور‌العمل «کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا» ملاک و مجوز روابط سیاسی قرارگیرد و با توجه به میزان گرایشات ظالمانه آنها تبری صورت پذیرد (شکوری، 1361، 529).

5-1-  التزام و پایبندی به پیمان های سیاسی

وفا به عهد و احترام به قرارداد‌ها و پیمان­های سیاسی به عنوان یک اصل مهم در سیاست خارجی اسلام محسوب می‌شود و آیاتی از قرآن­کریم بر این مسأله تأکید دارد:

«یا ایها الذین امنوا اوفوا بالعقود» ای اهل ایمان به عهد و پیمان خود وفا کنید (مائده، 1) و در جای دیگر آمده: « وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلاً» وهمه باید به عهد خود وفا کنید که البته از عهد و پیمان سؤال خواهد شد (اسراء، 34).

از تأکید این آیات به دست می‌آید که مسلمانان باید نسبت به عهود و قرارهایشان کاملاً وفادار باشند گرچه به ضرر مادی آنها تمام شود. در نظر اسلام، پیمان محترم است. در هر شرائط و طرف پیمان هم هرکه باشد حتی فاسق یا کافر، مسلمین باید با اعمالشان به دیگران درس انسانیت و فضیلت و دوستی بدهند (امینی، بهمن 1364، 134).

 فلسفة تأکید اسلام بر لزوم وفاداری بر عهد و پیمان، ایجاد زمینه توافق بر همزیستی و زندگی مسالمت­آمیز است تا انسان‌ها با آزادی و صلح و امنیت با یکدیگر زندگی کنند و اصول و قواعد حاکم بر زندگی مشترک بر اساس توافق و اراده مشترک تنظیم‌گردد (عمید زنجانی، 476).

6-1-  همزیستی مسالمت آمیز و صلح

در فرهنگ و فقه سیاسی اسلام دو واژه سلام و صلح از اهمیتی بسیار برخوردار است و بی­دلیل نیست که آموزه­های قرآن و سیره پیامبر اکرم(ص) در رسالت و سیاست خویش اصل همزیستی مسالمت­آمیز را یکی از اصول مهم حاکم بین پیروان خود و مناسبات آنها با سایر ملت­ها مطرح کرده است. در قرآن­کریم آمده است:

«وان جنحوا لسلم فاجنح لها» هرگاه کفار از صلح استقبال کردند تو نیز از آن استقبال کن (انفال ، آیه 61).

و در آیه­ای دیگر فرموده:

«یا ایها الذین امنوا ادخلوا فی السلم کافه» ای مؤمنان همگی درصلح درآیید (بقره ، آیه 28).

عملکرد پیامبر اکرم(ص) نیز در طول 13سال زندگی در مکه نشان می­دهد که ایشان هیچ­گاه در این دوره مبادرت به جنگ ننمود ولی پس از هجرت به مدینه و فراهم آمدن شرائط و شکل­گیری دولت اسلامی به دفاع در مقابل کفار و مشرکان قریش بر اساس اذن خداوند پرداخت. به هر ترتیب آیات قرآن­کریم در زمینه روابط مسلمین با کفار و نیز سیره رسول گرامی اسلام در دوران دولت نبوی حاکی از این است که سیاست خارجی اسلام بر اساس زندگی مسالمت­آمیز استوار گردیده است و اسلام همیشه درپی آن است که در جهان صلح و آرامش برقرار شود. البته صلح­طلبی مورد قبول اسلام، صلح شرافت­مندانه است نه از موضع رفاه جویی و ضعف. علاوه بر این، شعار صلحی که نقاب تجاوز را به همراه دارد و از موضع نفاق و توطئه عنوان می­گردد در منطق اسلام مردود است.

2-               اهداف  سیاست خارجی در اسلام

در یک تقسیم­بندی کلی می‌توان برخی اهداف سیاست خارجی در اسلام را که مبتنی بر مبانی و بنیان­های پیش گفته می­باشد به شرح زیر معرفی نمود.

1-2- اعتلای کلمه توحید و حاکمیت آن بر جهان

توحید و تشکیل نظام توحیدی در جهان هدف اصلی سیاست خارجی اسلام بوده و دعوت اولیه پیامبر گرامی اسلام در دوران دعوت سرّی و علنی بر توحید و یگانگی خداوند استوار بود. روزی که سران قریش سیاست تطمیع را در پیش گرفتند و از ابوطالب خواستند تا از پیامبر بخواهد دست از مخالفت با آنها بردارد، رسول خدا آن‌ها را به توحید و پرهیز از بت‌پرستی فراخواند. هنگامی که پایه‌های اسلام، درمیان بستگان نزدیک پیامبر و سپس قوم عرب قوی و مستحکم شد، پیامبر مأموریت گسترده­ای یافتند و مأمور انذار جهانیان شدند و به خاطر همین مأموریت بود که پیامبر(ص) نامه‌هایی به سران بزرگ جهان آن روز در خارج از شبه جزیره عربستان نوشتند (مکارم شیرازی ودیگران، 1384، ج20‌، 381 – 380) و به این آیه اشاره فرمودند:

«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمةٍ سواءٍ بیننا وبینکم اَلّا نعبد إلّا الله ولا نشرک به شیئاً» بگو ای اهل کتاب بیایید ازآن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنید که به جز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم (آل عمران ، 64).

بنابراین هدف اصلی سیاست خارجی اسلام دعوت جهانیان به اصل توحید بوده و تمامی راهبرد‌های پیامبر برای اعتلای کلمه توحید و حاکمیت آن بر سراسر جهان اختصاص داشته است (جلیلی، 1374، 44). براین اساس قرآن کریم تصریح می فرماید:

«وما ارسلناک الا کافة للناس بشیرا ونذیرا ... » ما تو را نفرستادیم مگر برای همه مردم جهان (سبا، 28).

روایات متعددی که در تفسیر آیه مذکور از طرق شیعه و سنی نقل شده، آن را در راستای جهانی بودن دعوت پیامبر اسلام تفسیر می‌کند (مکارم شیرازی، 1384، ج 18،  106- 104).

2-2- اقامه قسط وعدالت

برقراری قسط و عدالت را می‌توان به عنوان یکی از اهداف مهم سیاست خارجی اسلام به شمار آورد چنان­که فلسفه بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل به مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است.

 پیامبر(ص) عدالت را ضامن بقای جامعه می‌دانستند و توجه و اهتمام فراوان ایشان به آن به عنوان یک اصل اساسی در سیاست­ها و روش آن حضرت حتی در قبل از اسلام نیز مشاهده می‌شود. این رویه در سیاست خارجی آن حضرت به خوبی مشهود است. هنگامی که دامنة دعوت و حکومت پیامبر گسترش پیدا می‌کند و قبائل و کشورهای خارجی به حاکمیت اسلام در می­آیند، پیامبر(ص) در برخورد با آنها با کمال عدالت رفتار و سعی می­نمایند کوچک­ترین ظلمی به آنها نشود (جلیلی، 1374، 51). در نوشتارها، قرارداد‌ها و عهدنامه‌های پیامبر به مسیحیان نجران و اسقف نجران و دیگر اسقف­های آن دیار، چنین می­خوانیم:

سرزمین ایشان پای کوب نخواهد شد و به آنجا لشگرکشی نمی‌شود و هرکس از ایشان حقی مطالبه کند در کمال انصاف بدون این­که بر آنان ستم شود یا ستم کننده باشند، بررسی خواهد شد (احمدی میانجی، ‌1363، 135 و 321).

3-2- ابلاغ دین و رساندن آیات الهی

یکی از اهداف سیاست خارجی در اسلام ابلاغ پیام دین و رساندن آیات الهی به اقصی نقاط جهان بوده است.

«و اوحی اِلیَّ هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ» این قرآن بر من وحی شده تا شما و تمام کسانی را که سخنان من در طول تاریخ بشر و پهنه زمان و در تمام نقاط جهان به گوش آنها می‌رسد از مخالفت فرمان خدا بترسانم (انعام ، 19).

توجه به کلمه « ومن بلغ» (به تمام کسانی که این سخن به آنها می­رسد) رسالت جهانی قرآن و دعوت عمومی و همگانی آن را اعلام می‌دارد (مکارم شیرازی، ج5، 180- 179). بر این اساس یکی از اهداف مهم سیاست خارجی پیامبر اعظم (ص) دعوت تمامی مردمان آن روزگار به اسلام بود. پیامبر(ص) نه تنها مردم مکه، حجاز و شبه­جزیره عربستان را به اسلام دعوت نمود بلکه طبق فرمان خداوند دعوت خویش را حتی به خارج از شبه‌جزیره عربستان از ایران تا روم و مصر و حبشه و دیگرکشورهای وقت رساند (جلیلی، 1374، 36).

4-2- تلاش در جهت تشکیل امت واحد جهانی

بنا به آیات الهی، هدف اسلام همانند سایر ادیان بزرگ الهی، اصلاح کلیت جامعه انسانی در فراخنای گیتی، بدون توجه به حدود جغرافیایی و مرزهای ساختگی است. به همین خاطر این ادیان و از جمله اسلام، همه حکومت­ها و دولت­ها را ورای مرزها و نژادهایشان به یک دین و دولت واحد و مرکزیتی یگانه فرا می­خوانند همچنان که در آغاز رسالت اسلام، پیامبر به حکام ایران، مصر، حبشه، یمن، روم و ... نامه می­نویسد و آنان را به یگانگی و تن دادن به مدیریت واحد در جامعه انسانی دعوت می­کند.

پیامبر اکرم در بسیاری از نامه­ها و از جمله نامه خود به کسری، شخصیت و رسالتش را چنین معرفی می­کند:

من پیامبر خدایم که به سوی همه مردم جهان فرستاده شده­ام تا هرکسی را که زنده است هشدار دهم (احمدی میانجی، 1363، 90).

رویکرد جهان شمولانه و جهان وطنانه سیاست خارجی اسلام علاوه بر سیره عملی پیامبر(ص) دارای مستندات قرآنی نیز هست (انعام ، 165). ازجمله در تعالیم اسلامی از کره زمین به بیت و خانه تعبیر شده و انسان به طور مطلق از هر زاد، رنگ و زبان و ملیت و طبقه­ای، مالک این خانه به حساب آمده است.

5-2- نفی سلطه  مستکبران و دفاع از مظلومان

استقرارجامعه مطلوب اسلام و روابط انسانی مقبول دین مستلزم روابط اجتماعی و بین‌المللی سالم و به دور از ظلم و تعدی است. جامعه‌ای که به سوی سعادت حرکت می­کند ناگزیر است هر نوع روابط ناعادلانه و تبعیض‌آمیز را نفی و به جای آن روابط سالم و به دور از ظلم و رعایت حقوق همگان را جایگزین کند (موسوی، 1382، 44). از این رو دین اسلام نه تنها ظلم را منع می‌کند بلکه پذیرش ظلم و زیربار ظلم رفتن را نیز محکوم می‌کند و برای آن مجازاتی سخت قائل می‌شود (عمید زنجانی، 1371، 68).

از سوی دیگر سلطه کفار بر مسلمانان موجب حقارت و پستی و ذلت مسلمانان در برابر غیر مسلمانان خواهد شد که این نیز با اهداف عالی اسلام و رسالت نبوی مغایرت کامل دارد زیرا قرآن، پیامبر مکرم خویش و مسلمانان را دارای عزت معرفی می­کند (منافقون، 8 ). طبق این آیه عزت برای خدا و پیامبر و مسلمانان است پس علی­القاعده راه هرگونه تسلط و نفوذ و برتری تشریعی کفار بر مسلمانان نفی شود و یکی از نشانه­های کامل بودن دین نیز همین است (شکوری، 1361، 392).

6-2- ایجاد امنیت و صلح

 گفته شد که یکی از مهم­ترین اهداف ارسال پیامبران برقراری قسط و عدالت است و این مسأله در معنای واقعی خود، صلح و امنیت را به همراه خواهد داشت. از‌ این رو نوعی تلازم و رابطه دو سویه میان استقرار صلح و عدالت وجود دارد چنان‌که جنگ و تخاصم، ناشی از تعدی، ‌برتری­جویی و تمامیت‌خواهی است. در شرایطی که این مسائل تعدیل و تحت کنترل درآید جامعه با صلح و همزیستی مسالمت­آمیز قرین خواهد بود (سجادی، 1379، 81 و 175).

قرآن کریم بعد از اشاره به دو گروه مؤمنان بسیار خالص و منافقان مفسد، مؤمنان را به صلح و سلام و تسلیم در برابر فرمان خدا دعوت می­کند.

«یا ایها الذین امنوا ادخلوا فی السلم کافه ..» (بقره، ‌208)

 از دعوت عمومی این آیه که همه مؤمنان را بدون استثنا‌ء از هر زبان و نژاد و منطقه جغرافیایی و قشر اجتماعی، به صلح و صفا دعوت می­کند، استفاده می‌شود که در پرتو ایمان به خدا، تشکیل حکومت واحد جهانی که صلح در سایه آن همه جا آشکار گردد، امکان پذیر است (مکارم شیرازی، 1384، ج2، 82).

از این رو پیامبر گرامی اسلام از طریق وحی، خطوط صلح و امنیت عمومی را ترسیم می­کردند و خودشان نیز در کشمکش­های خارجی، خطوط ترسیم شده را مجسم می‌ساختند چنان­که اعمالی که در فتح مکه انجام دادند می‌تواند روش حکومت اسلامی را درمقابل دشمن مغلوب روشن سازد (سبحانی، 1370، 605). همچنین آن حضرت برای ایجاد انگیزه در مخالفان برای مذاکره و توافق‌های اصولی و کشاندن آنها به مذاکرات صلح آمیز از توافق‌های جزئی در مورد قدر مشترک­ها صرف­نظر نمی‌کردند و با توافق در زمینه مسائل فرعی راه را برای رسیدن به توافق­های اصولی‌تر و بیشتر هموار می‌کردند (عمید زنجانی، 1379، 249).

به هرحال اهداف برشمرده شده فوق تنها بخشی از اهداف سیاست خارجی اسلام (ص) را شامل می‌شد که البته پرداختن به سایر اهداف آن حضرت در حوزه سیاست خارجی مجال و فرصت بیشتری را می‌طلبد. همچنین با توجه به آنچه که درباره اهداف عام و خاص سیاست خارجی در چارچوب نظری بحث گفته شد، اهداف سیاست خارجی اسلام دارای هر دو ویژگی است. توضیح آن­که اهدافی نظیر تأمین امنیت و تعمیق آن، حفظ تمامیت ارضی، رشد و توسعه اقتصادی و .... در زمره اهداف عام و مشترکی است که دولت اسلامی مدینه در پی تحصیل آن بود. تلاش­های پیامبر(ص) برای ایجاد امنیت و تعمیق آن در فضای نا امن جزیره­العرب و برنامه­های ایشان برای رسیدن به توسعه اقتصادی در این راستا قابل تحلیل است. اگر­چه می‌بایست این نکته را متذکر شد که در همه این اهداف، تعابیر و تفاسیر مبتنی بر احکام دین و قرآن کریم حاکم بود لذا مکانیزم اجرایی تحقق این اهداف با سایر کشورها متفاوت بود.

 از سوی دیگر اهدافی نظیر تشکیل نظام توحیدی، عدالت گستری، نفی سلطه، دفاع از محرومان و مستضعفان و احیاء حاکمیت فضلیت­ها و ارزش­های معنوی و دینی در زندگی بشر، تکریم انسان و سعادت او، ظلم ستیزی و ... به عنوان اهداف خاص و ویژه در سیاست خارجی دولت اسلامی در مدینه مشاهده می‌شود.

3 - ساز و کار­های سیاست خارجی در اسلام

همانطور که پیشتر گفته شد انتخاب نوع ساز و کار­ در سیاست خارجی بستگی به شناخت کامل از دو مقوله منابع قدرت و محیط سیاست خارجی دارد. از این رو پس از اشاره به این دو مقوله در سیاست خارجی اسلام، به بیان ساز و کار­های سیاست خارجی اسلام می­پردازیم.

1- 3-  قدرت وسیاست خارجی اسلام

در اسلام منشأ قدرت به خداوند متعال باز می­گردد زیرا «ان القوه لله جمیعا» یعنی تمام قدرت و قوت از آن خداست (بقره، 165).

در جای دیگر فرموده «لاقوة الا بالله» یعنی هیچ صاحب قدرت مستقل مگر به اذن خداوند در عالم وجود ندارد (کهف، 39) و این قدرت از جانب خدا به انبیا و ائمه و علمای بیدار دین تفویض شده است (نساء، 59). نکته قابل توجه این­که مسأله قدرت در سیاست خارجی اسلام صرفاً محدود به جنبه­های مادی قدرت نیست اگرچه به آن نیز توجه شده است. به عنوان نمونه قرآن­کریم در این­باره می­فرماید: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة» (انفال، 60) اما چون هدف اسلام تصرف اراضی و سیطره بر ملت­ها نیست بنابراین کسب قدرت و اقتدار نیز در چارچوب انگیزه­ها و غایات دین و بعثت پیامبر معنا می­یابد. از این­رو آنچه که در اسلام اهمیت دارد پیوند ابعاد مادی و معنوی قدرت به یکدیگر و تلاش برای نیل به اهداف بعثت از طریق بسیج امکانات مادی و معنوی است.

نگاهی به زمینه­ها و شرایط تأسیس دولت نبوی و برقراری روابط خارجی و دیپلماسی رسول خدا، پیوند عمیق اهداف و رفتار سیاست خارجی اسلام را با مسأله قدرت نشان می­دهد. قدرت اعم از بعد مادی و معنوی آن، نقش مؤثری در سازماندهی برنامه­ها و تصمیمات آن حضرت ایفاء می­نمود و رسول خدا همواره ضمن نگاه به اهداف، توجه خاصی به ابزارها و وسایل نیل به آن داشته و اقدامات خود را با توجه به قدرت و توان موجود تنظیم کرده و با اتخاذ سیاستی فعال در جهت افزایش قدرت و اقتدار دولت مدینه اقدام نمودند.

بررسی مراحل دعوت در مکه و سیاست خارجی دولت نبوی در مدینه نشان می­دهد که رسول خدا به الطاف و قدرت لایزال الهی مدد می­شد و از طرفی برای تحقق بخشیدن به اهداف بعثت نیازمند عِده و عُده بسیج امکانات و افزایش قدرت در دسترس بود تا بتواند اهداف اسلام را تحقق بخشد. با تأسیس حکومت، برقراری امنیت، آرامش و انسجام داخلی، حفظ مرزها و افزایش توان دفاعی در دستور کار پیامبر(ص) قرار گرفت که خود تداعی کننده نیاز به سطح بالایی از قدرت بود که رسول خدا با سیاست­های داخلی و خارجی ماهرانه خود توانست به آن دست یابد و به تبع آن به عنوان یک قدرت اثرگذار در منطقه جزیره­العرب و سرزمین­های خارج آن ظاهر شود (ستوده، 1386، 648).

2 -3 - شرایط محیطی سیاست خارجی در عصر ظهور اسلام

در نظرگرفتن ویژگی­های محیطی در تحلیل سیاست خارجی دولت اسلامی زمان ظهور اسلام امری ضروری به نظر می­رسد. این مسأله مستلزم آشنایی با قدرت­ها و حکومت­های مهم آن دوره است. سیستم بین­المللی آن روز را دولت­های بزرگ ایران و روم و دولت­های کوچکتر منطقه و نیز قبایلی که خصوصیت دولت را داشتند، تشکیل می­دادند. بنابراین بررسی شرایط و موقعیت دولت­های منطقه‌ای بزرگ آن زمان تصویری از جهان را در عصر ظهور اسلام نشان می­دهد.

تاریخ نویسان هنگام بحث از شبه­جزیره عربستان، تاریخ قسمت جنوبی آن را بر شمال و صحرا مقدم می‌دارند. این تقدیم از آن جهت است که این منطقه از هزاره دوم پیش از میلاد تا ظهور اسلام پیوسته دست­خوش دگرگونی بوده است در صورتی که قسمت‌های خشک و غیر قابل سکونت آن تاریخی یکنواخت دارد و یا تحول آن به کندی همراه بوده است.

به علت دگرگونی­های به وجود آمده و سقوط دولت­های بزرگ در جنوب شبه­جزیره عربستان، بعضی قدرت­مندان این منطقه و همچنین مهاجران شرق و شمال چنان نیرومند شدند که توانستند حکومت­هایی نظیر غسانیان، لحمیان و آل­کنده را تأسیس کنند (شهیدی، 1371، 6 و 22). در زمان ظهور اسلام، پیامبر(ص) با قدرت­های مذکور که به شکل دولت در منطقه حضور داشتند ، مواجه بودند کمی دورتر دولت­های حبشه و مصر در آن سوی دریای سرخ قرار داشتند اما تمامی این دولت­ها، دولت­های غیرمستقل و وابسته به یکی از دو قدرت بزرگ ایران و روم به شمار می­رفتند. دو دولت ایران و روم شرقی در دوسوی حجاز سیطره افکنده بودند و بر تمامی دولت­های منطقه سیادت داشتند (جلیلی، 1374، 20).

هریک از این دو هر از چند گاهی برای تصرف مناطق دولت دیگر دست به حمله به مناطق نفوذ دشمن دیگر می‌زد. بدین خاطر هریک از دولت­های کوچک منطقه هرچند وقت تحت فرمان یکی از این دو دولت بودند (همان). به عنوان نمونه غسانیان در حمایت امپراطوری روم و لحمیان درحمایت امپراطوری ایران بودند و ترقی و تنزل این دولت­ها نیز بستگی به قدرت­هایی داشت که از آنان حمایت می­کردند (شهیدی، 1371، 22). با توجه به نقش و موقعیت امپراطوری­های ایران و روم در تحولات محیطی عصر پیامبر(ص )، به طور مختصر به معرفی آنان می­پردازیم .

هنگام ظهور اسلام و طلوع خورشید رسالت، دین رسمی ایران زرتشتی بود. همچنین ادیان و مسالک دیگری چون نصرانیت، یهودیت، مانوی و مزدکی نیز در ایران پیروانی داشتند. نوع حکومت ایران شاهنشاهی، سلطنتی و استبدادی بود و سلاطین آن همواره عیاش بودند.

امپراطوری روم شرقی وارث عظمت و شکوه کهن امپراطوری روم بود که دوران علم و فلسفه را درتمدن یونان و روم پشت سرگذاشته بود. قسطنطنیه (استانبول) مرکز این امپراطوری بود که کشورهای غربی اروپا تا اسپانیا را تحت سلطه داشت. همچنین یونان و ترکیه فعلی، شام، فلسطین، مصر و قسمت­هایی از آفریقا را در تصرف خود داشت و گاه­گاهی هم به قلمرو ایران ساسانی تجاوز می‌کرد. دین رسمی رومی‌ها نخست بت پرستی بود و بتکده­ها و انواع بت در آنجا وجود داشت به گونه­ای که تعداد خدایان رومی ضرب­المثل شده بود (حسنی، 1378، 108-100). به هر ترتیب عیاشی و هرزگی و اسراف سلاطین این امپراطوری­ها، ‌از یک سو، و تجاوز و ظلم آنها از سوی دیگر اوضاعی آشفته در عصر پیامبر(ص) را به وجود آورده بود چنانچه امیرمؤمنان علی(ع) در توصیف جهان در عصر بعثت پیامبر(ص) فرمودند:

خداوند پیامبر اسلام را وقتی فرستاد که از دیرباز پیامبری نیامده بود. ملت­ها در خوابی طولانی فرو رفته بودند سر رشته کارها از هم گسیخته و آتش جنگ­ها در همه جا شعله‌ور بود، دنیا را تاریکی و جهل و گناه تیره کرده بود. بدبختی‌ها به بشر هجوم آورده و چهره کریه خود را نمایان کرده بود. ترس دل­های مردم را فراگرفته و تنها پناه­گاهشان شمشیر بود (نهج­البلاغه، خطبه 88).

با شناخت و آگاهی از دو مقوله قدرت و شرایط محیطی سیاست خارجی اسلام اینک به بیان ساز و کار­های سیاست خارجی در اسلام می­پردازیم.

همانطور که گفته شد منظور از ساز و کار­های سیاست خارجی اسلام، روش­ها و شیوه­های دست­یابی به اهداف سیاست خارجی اسلام است که با در نظر گرفتن منابع مادی و معنوی قدرت و شرایط محیطی سیاست خارجی اتخاذ می­شود. در مباحث گذشته به اهداف سیاست خارجی در اسلام اشاره شد و بر اساس آن به اهدافی وسیع و گسترده نظیر تشکیل نظام توحیدی و عدالت­گستر، نفی سلطه، حمایت از مستضعفان جهان و ... پرداخته شد. دین اسلام برای عملی شدن این اهداف از ساز و کار­های متعددی بهره می­برد برخی از این ساز و کار­ها عبارتند از (عمید­زنجانی، 1379، 276):

1- دعوت به اسلام به عنوان اساسی­ترین راهبرد مکتب، تا همه گروه­های بشری به نهضت جهانی اسلام و امت واحد خداجو بپیوندند.

2- ایجاد وحدت بین جوامع بشری برای رسیدن به امت و حکومت واحد در سایه قانون الهی.

3- تفاهم به وسیله رسیدن به توافق­های نسبی تا راه را برای جامعه واحد بشری هموار کند.

4- صلح توأم با قدرت که موجب جلب حمایت دیگران و کمک به کل بشر در جهت رسیدن به آرامش زندگی است.

5- ایجاد امنیت از طریق تخفیف فشار دشمنان و تقلیل شرارت و شیطنت آنان که راحتی خود را در اسارت و زجرکشی دیگران می­دانند.

6- آمادگی رزمی و تجهیز نظامی کامل برای دستیابی به یک واکنش سریع و عملیت برتر نظامی به منظور ارعاب دشمن.

7- تألیف قلوب از طریق کمک­های مادی برای جلب تمایل و همکاری کسانی که جز از راه کمک­های مادی نمی­توان از نیرویشان سود برد و از شرشان در امان ماند.

8- سرانجام جهاد به عنوان آخرین راه حل برای باز کردن راه پیشرفت نهضت جهان­شمول اسلام و برداشتن موانع و سد راههایی که دشمنان آزادی بشر و سران کفر و استکبار بر سر راه رهایی انسانها به وجود آورده­اند.

در یک تقسیم­بندی کلی­تر می­توان ساز و کار­های سیاست خارجی اسلام را در قالب ساز و کار­های سیاسی دیپلماتیک، اقتصادی، تبلیغاتی و دفاعی مورد توجه قرار داد. البته از آنجا که لازمه شناخت بهتر و تحقق این ساز و کار­ها در گرو الگو­پذیری از دولت نمونه اسلامی و مطالعه رفتارهای سیاست خارجی آن دولت است در این بحث به ساز و کار­های متخذه از سوی دولت نبوی تأکید می­شود.

 

1-               ساز و کار­های سیاسی دیپلماتیک

ارسال سفیر به مناطق مختلف و پذیرش هیأت‌های قبایل و کشورها در قالب دیپلماسی به عنوان یک وسیله مهم در دعوت پیامبر(ص) به خوبی مشهود است. توجه پیامبر به دیپلماسی مرسوم آن زمان و استفاده از آن در قالب صحیح به پیشبرد اهداف سیاست خارجی پیامبر کمک شایانی نمود. به عنوان مثال چون برای پیامبر نامه­ای به زبان سریانی رسید ایشان به «زیدبن ثابت» دستور دادند تا آن زبان را به خوبی یاد بگیرد و از وی به عنوان مترجم پیامبرکه به زبانهای فارسی، رومی، قبطی و حبشی آشنایی داشت نام برده‌اند.

دربارة پذیرش هیأت‌ها و نمایندگان خارجی نیز شواهدی نقل شده که نشان­گر نحوه برخورد پیامبر با دیپلماتها در آن زمان بوده است. در مدینه محلی به نام « دارالضیوف » تعیین گردید که از میهمانان پذیرایی شایسته­ای به عمل می­آمد. پیامبر(ص) به هیأت­های که می­آمدند، هدایایی نیز می‌دادند و به بلال توصیه می­فرمودند که هدیه­هایی که به آنها می­دهید بیشتر از مقداری باشد که آن هیأت­ها آورده­اند (جلیلی، 1374، 84 و86).

پیامبر(ص) شیوه دعوت و مذاکره را برای تمام سفیران خود یک تکلیف می­دانست و آنان را موظف می­کرد تا دیپلماسی را مقدم بر شیوه­های خشونت­آمیز بدارند (سجادی، 1379، 99). بدین ترتیب شیوه پیامبر(ص) در دعوت و اعزام مبلغ، مربی، سفیر و هیأت­های نمایندگی، ارسال پیام به سران دولت‌ها، تشکیل جلسات بحث آزاد و برخوردهای منطقی با مخالفان، نشانه­هایی از دیپلماسی فعال پیامبر است (عمید زنجانی، فقه سیاسی، 321).

 

2-              ساز و کار­های اقتصادی

عوامل اقتصادی ابزار مهمی در دست پیامبر(ص) در صحنه سیاست خارجی بود. یکی از اهرم‌های پیامبر(ص) در این خصوص مسأله تألیف قلوب بود. تألیف قلوب در اصطلاح فقه سیاسی عبارت است از حمایت مالی و اقتصادی امام مسلمین به منظور جذب مردم به اسلام برای آن­که در مواقع لزوم به دفاع از اسلام برخاسته و یا حداقل در صف دشمنان اسلام قرار نگرفته و به آنها نپیوندند و کسی که از چنین حمایت مالی و اقتصادی مسلمانان و یا امام مسلمین برخوردار می­شود در اصطلاح از آن به « مؤلفه القلوب » تعبیر می‌شود (موسوی، 1382، 118).

پیامبر اکرم(ص) به عنوان رهبر نخستین دولت اسلامی در موارد عدیده‌ای از این ابزار اقتصادی برای گسترش اسلام بهره گرفتند و علی­رغم مخالفت دیگران در این جهت سرمایه‌گذاری می‌کردند از جمله در جنگ طائف به اشراف و بزرگانی که تازه مسلمان شده بودند و یا مشرکانی که به آن حضرت کمک کرده بودند از غنائم بیش از دیگران سهم دادند تا سبب جلب نظر آنها و قبیله و فاملیشان شود (ابن­هشام، ‌1348ق، ‌ج2، 314).

عوامل اقتصادی همچنین گاهی به عنوان اهرم فشار برای مقابله با دشمن از سوی پیامبر(ص) به کارگرفته می­شد. نا امن کردن راه­های تجاری قریش و محاصره اقتصادی- نظامی دشمن از جمله این فشارهاست. سریه‌های« عبیده بن حارث »، « حمزه بن عبدالمطلب »،  «عبدالله بن جحش » و نیز غزوه­های ودان، بواط و عشیره همه در تعقیب کاروان­های قریش و به منظور نا امن کردن راه­های تجاری آنها بوده است. ضمن این­که جنگ­های مذکور بنیه مالی مسلمانان را تقویت نموده و به دشمنان اسلام صدمات اقتصادی شدیدی وارد می­ساخت (جلیلی، 1374، 121).

 

3-              ساز و کار­های تبلیغاتی

ذات و ماهیت اسلام اقتضای تبلیغ دارد و به همین جهت پیوسته در حال روشنگری و دعوت و بیان حقایق است. تاریخ نشان می­دهد که کار تبلیغی پیامبر بزرگوار اسلام در پنج مرحله و در هر یک از آنها به روشی ویژه انجام می­پذیرفت. آن مراحل عبارتند از: 1- مرحله دعوت پنهانی 2- مرحله دعوت آشکار 3- دوران فشار و آزار شدید مشرکان بر مسلمانان 4- مرحله هجرت  5- مرحله استقرار در مدینه. در مرحله آخر که دولت اسلامی در مدینه تشکیل شده بود و در همه مراحل قبلی، ابزارهای تبلیغاتی فراوانی مورد استفاده واقع شد که به برخی از آنها اشاره می­شود.

-          ملاقات و مذاکرات مستقیم با یهودیان مدینه به منظور همزیستی مسالمت آمیز.

-          برقراری روابط دوستانه با قبیله­های مجاور شهر مدینه.

-          شبکه­های اطلاعاتی و خبر رسانی که به عنوان تدبیر احتیاطی به هنگام وقوع جنگ­ها تشکیل می­شد.

-          سخنرانی و ایراد خطبه توسط پیامبر در مناسبت­های گوناگون و نمازهای جمعه و اعیاد فطر و قربان.

-          اذان که برای اعلام اوقات نمازهای یومیه گفته می شد.

-          استقبال رسول خدا از هیأت­های اعزامی مناطق مختلف عربستان و ملاقات با سران قبائل آنها.

-          نامه هایی که رسول اکرم برای پادشاهان و سران کشورهای مختلف جهان ارسال می­کرد (الصفار، 1385، 143و150).

برخی از مورخان تعداد این نامه­ها را متجاوز از سیصد مورد ذکر کرده اند (عمید­زنجانی، فقه سیاسی، 341) که در کتاب مکاتیب الرسول به برخی از آن نامه­ها که پیامبر همه آنها را از مدینه برای سران کشورها، قبائل، اسقف­ها و رجال ذی نفوذ در حدود امکانات پیکی و مخابراتی آن ایام ارسال شده بود، اشاره شده است.

به هر ترتیب شایستگی عناصر تبلیغی نبوی و حقانیت مکتب و شأن رفیع رسول خدا، انسان­ها را آماده پذیرش دعوت و تصدیق به نبوت آن حضرت می­کرد به گونه­ای که انتشار سریع اسلام در کمتر از نیم قرن و حاکمیت بر شرق و غرب جهان و ورود گروه­های بزرگ انسانی به این مکتب جاودانی شاهد این مدعاست (الصفار، 1385، 156).

 

4-              ساز و کار­های دفاعی

ازدیدگاه اسلام جهاد وسیله­ای است که با کمک و توسل آن می‌توان جلوی عوامل مزاحم فردی و اجتماعی را گرفت و از گسترش فساد و ستم جلوگیری نمود، بیدادگران را سرکوب کرد و متجاوزین را سرجایشان نشاند (صابریان، ‌1382، 21). از این رو از نظر اسلام به کارگیری ساز و کار­های دفاعی برای حفظ مسلمانان و رهایی ستمدیدگان ضروری است و ارتشی که از متن مردم برآمده و در دل آنها جای دارد نه تنها ابزار سرکوب نیست بلکه به فرموده مولای متقیان علی(ع) دژی استوار برای پناه‌ دادن مردم و پناهگاه تسخیرناپذیر آنان خواهد بود (نهج البلاغه ، نامه 53).

مهم­ترین عمل پیامبر گرامی اسلام(ص) در به کارگیری ساز و کار­های دفاعی، ‌تأسیس یک پایگاه استراتژیک نظامی در مدینه و تبدیل آن شهر به مرکز بسیج و اعزام سپاهیان اسلام به منظور دعوت مردم به دین خدا و دفاع از کیان اسلام بود. فرماندهی جنگ­های گوناگون و اعزام سریه‌هایی از آن شهر به مناطق مختلف توسط پیامبر اکرم در مدت هفت سال، که مورخان مجموع آنها را حدود 80 مورد دانسته اند، صورت می­پذیرفت (الصفار، 1385، 41).

نبی گرامی اسلام فرماندهان و سربازان مسلمان را به گونه­ای تربیت کرده بود که بتوانند با سرعت به طرف منبع خطر به حرکت درآمده و توطئه را نابود سازند و غیر از نبرد اُحد که بی‌توجهی بعضی از تیراندازان مسلمان به دستورهای رسول خدا، تلفات و خساراتی بر مسلمانان وارد آورد، پیروزی پیامبر در تمام جنگها و برنامه­ریزی­های صحیح نظامی و مهارت و تأییدات آسمانی، آن حضرت را فرماندهی بی‌نظیر ساخته بود که تمام تحلیل­گران نظامی به آن اعتراف دارند (همان، 40و44).

نتیجه­

مقاله حاضر با ارائه یک چارچوب تئوریک وارد بحث سیاست خارجی شد و با ابتناء به آن، اهداف و ساز و کار­های سیاست خارجی در اسلام را مورد توجه قرار داد. مبنای تبیین و تحلیل این مقاله از سیاست خارجی اسلام آموزه­های قرآن­کریم به عنوان کتاب جاویدان هدایت بشریت و سیره پیامبر گرامی اسلام به عنوان بهترین اسوه و الگوی ارائه شده در این مکتب بود.

بر این اساس اهدف سیاست خارجی اسلام مانند تشکیل نظام توحیدی در جهان، اقامه قسط و عدالت، ابلاغ دین و رساندن آیات الهی، نفی سلطه و دفاع از مظلوم و ایجاد امنیت و صلح و ... مبتنی بر یک سلسله بنیان­ها و زیربناهای نظری بر گرفته از  آیات شریف قرآن نظیر توحید، عدالت، نفی سبیل، تولی و تبری، وفاء به عهد و ... طراحی و ترسیم شد. به منظور دستیابی به این اهداف، دولت اسلامی پیامبر(ص) ساز و کار­های متعدد سیاسی دیپلماتیک، ‌اقتصادی، تبلیغاتی، دفاعی و ... را با لحاظ کردن منابع قدرت در سیاست خارجی و شرائط محیطی و اوضاع آشفته جهان در عصر ظهور اسلام مورد بهره برداری قرار داد.

تأمل و دقت در رفتار سیاست خارجی پیامبر گرامی اسلام نشان می­دهد که آن بزرگوار علی­رغم مشکلات طاقت فرسا و چالش‌های فرا روی موجود در جزیره­العرب و خارج از آن توانستند با در نظر داشتن رابطه دو مقوله اهداف و ساز و کار­های سیاست خارجی و به کارگیری الگوهای رفتاری شایسته در این حوزه، اسلام را به فراسوی مرزهای عربستان گسترش داده و تمدن بزرگ اسلامی را پایه­گذاری نمایند.

- ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج4، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1361.
- ابن هشام، سیره النبی، ترجمه سید­هاشم رسولی­محلاتی، تهران: اسلامیه، 1348.
- احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ‌بی­جا: یس، ‌1363.
- جلیلی، سعید، سیاست خارجی پیامبر(ص)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1374.
- حاجی یوسفی، امیرمحمد، سیاست خارجی ج.‌ا.ا در پرتو تحولات منطقه‌ای، تهران: دفتر مطالعات، 1384.
- حسنی، علی­اکبر، تاریخ تحلیلی وسیاسی اسلام، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، ‌1378.
- خدادادی، محمداسماعیل، مبانی علم سیاست، قم: یاقوت، 1385.
- خوشوقت، محمدحسین، تجزیه وتحلیل تصمیم‌گیری درسیاست خارجی، تهران: وزارت خارجه، 1375.
-  سبحانی، جعفر، مبانی حکومت اسلامی، ترجمه داود الهام، قم: مؤسسه علمی فرهنگی سیدالشهداء، 1370.
- ستوده، محمد، مسأله قدرت و سیاست خارجی دولت نبوی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی، 1386.
- سجادپور، سیدکاظم، چارچوب­های مفهومی و پژوهشی برای مطالعه سیاست خارجی ایران، تهران: دفتر مطالعات، 1383.
- شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام: اصول سیاست خارجی، تهران: آرین، ‌1361.
- شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1371.
- صابریان، علیرضا، جنگ هشت ساله و حقوق، قم: احسان، 1382.
- صحیفه نور، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، بی تا.
- الصفار، سالم، سیره پیامبر(ص) در رهبری و انسان سازی، ترجمه غلام­حسین انصاری، تهران: امیرکبیر، 1385.
- عمیدزنجانی، عباس­علی، انقلاب اسلامی و ریشه­های آن، تهران: فرهنگ اسلامی، 1371.
-                            ، فقه سیاسی: حقوق بین­الملل اسلامی، ج3، تهران: امیرکبیر، بی تا.
-                            ،‌ حقوق تعهدات بین­المللی و دیپلماسی در اسلام، تهران: سمت، 1379.
- قوام، عبدالعلی، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، تهران: سمت، 1380.
- کاظمی، سیدعلی­اصغر، نقش قدرت درجامعه وروابط بین الملل، تهران: قومس، 1369.
- محمدی، منوچهر، اصول سیاست خارجی ج.‌ا.ا، تهران: دادگستر، 1377.
- مطهری، مرتضی، ولاءها و ولایت­ها، قم: صدرا، 1385.
- مقتدر، هوشنگ، سیاست بین­المللی و سیاست خارجی، تهران: مؤسسه خدماتی انتشاراتی، 1370.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج18، 20، 5، 2، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1384.
- موسوی، سیدمحمد، دیپلماسی و رفتار سیاسی در اسلام، ‌تهران: انتشارات باز، 1382.
- مورگنتا، هانس­جی، سیاست میان ملتها، تهران: دفتر مطالعات وزارت خارجه، بی تا.
 
-       WaItz, Kenneth,Theory of InternationaI poIitics :Peace and war, newyork:cgrawhiII,1973.
 
- امینی، ابراهیم، سیاست خارجی حکومت اسلامی، فصلنامه حکومت اسلامی، شماره 4-3 (بهمن 1364).
- سجادی، عبدالقیوم، اصول سیاست خارجی در قرآن، ‌فصلنامه علوم سیاسی، سال چهارم، شماره 15، (پاییز 1381).
-                           ، سیاست خارجی دولت اسلامی ازدیدگاه امام علی(ع)، فصلنامه علوم سیاسی، شماره11، 1379.
- متقی، ابراهیم، ایستارهای ادارکی بین­المللی، همشهری دیپلماتیک، ‌ش56، 1384.
کتابشناسی
- باربر، جیمز و اسمیت، مایکل، ماهیت سیاست­گذاری خارجی، ترجمه حسین سیف­زاده، تهران: قومس، 1372.
- بخشایشی اردستانی، احمد، اصول سیاست خارجی ج.‌ا.ا، تهران: آوای نور، 1375.
- دوئرتی، جیمز و فالتزگراف، نظریه­های متعارض در روابط بین­الملل، ترجمه علی­رضا طیب و وحید بزرگی، تهران: نشر قومس، 1372.
- دویچ، کارل و دیگران، نظریه­های روابط بین­الملل، ترجمه وحید بزرگی، تهران: جهاد دانشگاهی، 1375.
- زرگری نژاد، غلام­حسین، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: بی­نا، 1381.
- شمس­الدین، محمدمهدی، جامعه سیاسی اسلامی: مبانی فقهی و تاریخی، ترجمه مرتضی آیت الله زاده، تهران: دانشگاه تهران، 1379.