تحلیل باخودبیگانگی انسان در اندیشه انتخاب خودمحور و غیرمحور اگزیستانسیالیستی

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه معارف دانشگاه قم

2 دانش آموخته کارشناسی ارشد مدرسی معارف دانشگاه قم

چکیده

فروپاشی حاکمیت کلیسا در مغربزمین، سرآغاز دوره روشنگری و برانگیختگی نظریهپردازان مغربزمین در تأسیس بنایی نو از اندیشههای نظری و عملی با تفکر غالب پوزیتیویستی و نادیدهانگاری آموزههای فرابشری است. در این میان، وقتی یافتههای خودآیین، ناتوان از وضع مبنایی استوار در معنابخشی به جهان و حیات انسانی، باخودبیگانگی انسان را در پردههای لرزان و سست اخلاقی و ازهمپاشیدگی اجتماعی به نمایش گذاشت، فیلسوفان اگزیستانسیالیست بر آن شدند با مبانی خود، مسیر بازگشت به اصالت انسان را میسر کنند. گروهی از آنان مانند نیچه، هایدگر و سارتر، با محوریت انتخاب خودمحور، درباره باخودبیگانگی انسان اندیشیدند، و گروهی دیگر مانند کیرکگور، گابریل مارسل و تیلیش با معیار انتخاب غیرمحور به این مبحث پرداختند. اما در این دو نگرش علاوه بر آنچه از باور ناصحیح اصالت هستی انسان و تهیبودنش از هر گونه چیستی بالذات مشهود است، معضلات معرفتشناختی تفکر این دو طیف از اندیشوران در رصد جایگاه حقیقی انسان، آنان را در تأمین اهداف این مبحث ناکام گذاشته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Analysis of Human Alienation in Existential Thought of Self-Based Selection and Other-Based Selection

نویسندگان [English]

  • Mohammadreza Karimi Vala 1
  • Mohammadali Kamali Nasab 2
1
2
چکیده [English]

Collapse of the Christian church in the West is the beginning of enlightenment era in which western theorists constituted a new base in theoretical and practical thoughts with dominance of positivist thoughts and with disregard to metaphysical principles. Meanwhile, when these new schools of thought became unable to lay a solid foundation to give meaning to the world and human life and when they laid human beings in weak moral principles and social collapse, Existentialists tried to make them return to their fundamentality with their principles. Some of them, like Nietzsche, Heidegger and Sartre, with a focus on self-based election and others like Kierkegaard, Gabriel Marcel and Tillich, with focus on other-based selection, discussed this topic. But proponents of these two viewpoints, in addition to their false belief regarding fundamentality of human being and lack of any intrinsic whatness, epistemic challenges of them in understanding real position of humans, made them fail in providing these important goals.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Self-Alienation
  • Self-Based Selection
  • Other-Based Selection
  • Existentialism
قرآن کریم.
اردبیلی، سید عبدالغنی (1385)، تقریرات فلسفه (امام خمینی) ، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره).
استرن، ج. ن. (1389)، نیچه، ترجمه: عزت­الله فولادوند، تهران: طرح نو، چاپ هفتم.
استیونسن، لسلی (1368)، هفت نظریه درباره طبیعت انسان، ترجمه: بهرام محسن­پور، تهران: رشد.
پترسون، مایکل؛ و دیگران (1389)، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه: احمد نراقی، تهران: طرح نو.
توماس، جان هی وود (1384)، «وجود و بیگانگی»، ترجمه: فاطمه شریف، در: ماهنامه معرفت، ش99، ص84-95.
تیلیش، پل (1381)، الهیات سیستماتیک، ترجمه: حسین نوروزی، تهران: حکمت.
جوادی آملی، عبدالله (1387)، نسبت دین و دنیا، قم: اسراء.
سارتر، ژان پل (1386)، اگزیستانسیالیسم و اصالت بشری، ترجمه: مصطفی رحیمی، تهران: نیلوفر، چاپ دوازدهم.
صانع­پور، مریم (1389)، نقدی بر مبانی معرفت­شناسی اومانیستی، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ دوم.
طبری، احسان (1358)، انسان، پراتیک اجتماعی و رفتاری فردی وی، تهران: مروارید.
فوئر، لوییز (1347)، «سابقه مفهوم باخودبیگانگی»، ترجمه: محمدرضا پیروزکار، در: نامه علوم اجتماعی،دورهقدیم، ش2، ص5-27.
فیض کاشانی، محمدمحسن بن شاه مرتضی (1406ق)، الوافی، اصفهان: انتشارات کتابخانه امام امیرالمؤمنین (ع).
کاپلستون، فردریک چارلز (1386)، تاریخ فلسفه؛ از فیشته تا نیچه، ترجمه: داریوش آشوری، تهران: انتشارات علمی- فرهنگی.
ــــــــــــــــــــــ (1371)، نیچه فیلسوف فرهنگ، ترجمه: علی­رضا بهبهانی و علی­اصغر حلبی، تهران: بهبهانی.
کین، سم (1375)، گابریل مارسل، ترجمه: مصطفی ملکیان، تهران: گروس.
مارسل، گابریل (1388)، انسان مسئله­گون، ترجمه: بیتا شمسینی، تهران: ققنوس.
ماکس، مولر (1378)، «مابعدالطبیعه و تاریخ در تفکر هایدگر»، ترجمه: پرویز ضیاء­شهابی، در:فلسفه و بحران غرب، تهران: هرمس.
مساروش، ایشتوان (1380)، نظریه بیگانگی مارکس، ترجمه: حسن شمس­آوری، کاظم فیروزمند، تهران: مرکز.
مستعان، مهتاب (1374)، کیرکگور؛ متفکر عارف­پیشه، تهران: روایت.
مطهری، مرتضی (1383)، مجموعه آثار، تهران: صدرا، چاپ چهارم، ج24.
نیچه، فردریش (1382)، چنین گفت زرتشت، ترجمه: داریوش آشوری، تهران: آگه.
ــــــــــــــ (1378)، خواست قدرت، ترجمه: مجید شریفی، تهران: جامی.
ــــــــــــــ (1387)، فراسوی نیک و بد، ترجمه: سعید فیروزآبادی، تهران: جام.
ــــــــــــــ (1362)، فراسوی نیک و بد، ترجمه: داریوش آشوری، تهران: خوارزمی.
وارنوک، مری (1386)، اگزیستانسیالیسم و اخلاق، ترجمه: مسعود علیا، تهران: ققنوس.
ورنو، روژه؛ وال، ژان آندره؛ و دیگران (1372)، پدیدارشناسی و فلسفه­های هست­بودن، ترجمه: یحیی مهدوی، تهران: خوارزمی.
هایدگر، مارتین (1389)، هستی و زمان، ترجمه: عبدالکریم رشیدیان، تهران: نشر نی.
هوردرِن، ویلیام (1368)، راهنمای الهیات پروتستان، ترجمه: طاطه وس میکائلیان، تهران: انتشارات علمی- فرهنگی.
Cooper, David E. (1991), Existentialism, Black Well & Cambridge, U.S.A